خدا با ما باش. توهمه چیزی باش که چیزی باشیم
***
تا ایران باشد تا ایران باشد تا ایران باشد
ایران که جایگاه شناسایی توست. ایران که جای فرهنگهاست. ایران که جای مردهاست. تو در ایرانی و ما در ایران... گر ایران نباشد دیگر…دیگر تا زیبایی پرستیم، تا نیکی آموزیم، تا دوست بداریم، تا مهر ورزیم. چون مهر به گلها، به سبزه ها، به گیاهان، به جانداران، به زیبایان تا مهر پرستیم. مهر زیبا و رخشان را. مهر پاسدار پیمانها را. مهر پاسبان دودمانها را. مهر پیروزگر سپاهیان را. مهر هستی بخش ایران را. تا خوب باشیم: چون دریا، به خروشیدن، جوشیدن و بودن، به کوشیدن و رفتن و نیاسودن چون کوه، به آرامی و سنگینی و شکوه، به بلندی، به سرکشی چون شیر که به نیروی بسیار غرش به نرمی کنیم. چون شاهین که فراز دوست باشیم و نیلگونی آسمان پرست. چون سرو راست و چون شراب خندان
***
دیگر تا بجنگیم... که تو به ما هستی داده ای. باید که باشیم. که توخواسته ای. باید که بجنگیم تا باشیم تا بسازیم. بیافرینیم. آفرینش از آفریدنی است همیشه و بی ایست. آن هستی که هست و به جنگ است. آفریدن است، ای آفریدگار و ما که هستیم. آفریده ای هستیم و چون خواهیم باشیم. جنگنده ای آفریدگار بجنگ آفرین که به جنگ است جهان آفرین. به ما آفرین که بجنگیم همچنان.
دیگر تا به راه نیاکان باشیم و بیاد نیاکان. تا چون بفرودگان بفراز آیند و بر ما نگرند. نگران نشوند بدانند که به خوی ایشانیم و به سوی ایشان. به نیکی یادشان کنیم و بکوشش یادشان در جهان بر جای داریم. دیگر تا شاد باشیم به هرکار پیروز باشیم به هر پیکار سرباز باشیم به جنگی مدام به راه ایران.
***
بیانیه سازمان جوانان حزب پان ایرانیست پیرامون تحولات بحرین
به نام خداوند جان و خرد
پاینده ایران
گناه خاطیان، مقدمین و متجاوزین به جان و مال مردم بی پناه و آزاده منطقه قابل عفو تاریخی نیست.
عربستان نشان داد از پایه ها و حامیان حکومتهای استبدادی در منطقه و همسایه ای شرور است. آنچه در بحرین، نیروهای عربستانی و مزدوران آل خلیفه، در میدان لولو، برآن میتازند، هستی و موجودیت تبار ایرانی و هویت ایرانیست; آنها به مانند همشرب سابق خود، صدام حسین، ایران زمین را غرق به خون کردند تا ایران زدایی را در غفلت تاریخی ما به انجام رسانند… خیزشهای منطقه ای علیه مستبدین و دیکتاتورها، اندک مجالی برای اهالی بحرین مظلوم نیز، مهیا کرد تا بتوانند مطالبات مدنی و انسانی خود را بعد از دهه ها از حاکمان مستبد و بیگانه با مردم درخواست نمایند. همگان دیدند که چگونه این حرکت ها و درخواستهای به حق، مترقی و مدنی توسط نیروهای آل خلیفه و نیروهای کمکی عربستان، آل سعود به خاک و خون کشیده شد. تفنگها به سمت مردم نشانه رفت و توپها به مردم شلیک کردند. پیمان شوم قبیله ای آل سعود و آل خلیفه، خیزش مترقی، آزادیخواهانه و همه انسانی مردمی سخت بی پناه را درکانون نگاه تنگ عشیره ای و در چارچوب منافع خاندانی قرار داده و سرنوشت یک سرزمین، یک تبار، یک هویت را به مسلخ زر و زور برد. آنچه در بحرین به مانند بسیاری نقاط دیگر مورد یورش سخت هولناک قرار گرفته شیشه عمر ایران زمین است و دشمنان چه درست و چه عمیق دریافته اند و چه درست و چه به موقع بر رگ و پی ما میکوبند. فرزندی را ز مادر، نافش به ترفند و دستان بریدند و به هزار زور و دغل بدست دایه اش سپرده اند، که سرب داغ و داغ درفش با خود به زیر عبا داشت و از شرنگ به کام این طفل، همه ساله چیزی دریغ نکرده اما شگفتا که تمام خصال مادر را فرزند در هروله تاریخی به نمایش میگذارد و این از شگفتیهای روزگار است و اشارتی است برای عقلا.
امروز وطن پرستان را رنجی است کاهنده عمر. این همه یورش، این همه توطئه، تجاوز، قتل، غارت، ایران زدایی و ایران کشی… و در این میان دولتی شایسته این میدان و این روزگار در میهن و در میانه نیست و پهنه خالیست!
علیرغم همه توانهای بالقوه، به یمن برکت جمهوری اسلامی در همه این سالها از معادلات نسبتا پایدار قدرت جهانی و منطقه ای و همه آنجاهایی که میبایست نقش اساسی و تاریخی به عهده میگرفتیم باز مانده ایم. در هیچ معادله ای نمیتوانند وارد شوند مگر آنکه بخواهند آنجا را تبدیل به پایگاهی برای اسلام سیاسی و کانون حرکتهای تند علیه غرب و جهان سرمایه داری(!) بکنند و جز این منطق و معادله دو قطبی و شکننده از عهده فرمول دیگری بر نمی آیند. به هر حال منافع ملی و سرزمینی و تاریخی ما با این فرمول محقق نیافته و استیفا نخواهد شد. در این شرایط حساس هیات حاکمه باید از تمام توان– نه مخرب- خود برای انعکاس صدای مردم بحرین استفاده کند و مساله را به مجامع و مراکز بین المللی بکشاند. جامعه مدنی ایران علیرغم همه فشارها و تنگناهای موجود بهترین رسانه و شایسته ترین موجودیت برای حمایت از مردم بی دفاع بحرین است. در این شرایط که نظام بین الملل به حکومت موجود در ایران بدبین است، میبایست به فضای عمومی جامعه برای دفاع از منافع ملی– تاریخی تحرک بیشتری بخشید.
سازمان جوانان حزب پان ایرانیست از همه میهن پرستان وآزادگان ایرانی، در داخل و خارج از مرزها درخواست میکند همزمان با کوشش در راه رسیدن به آرمانهای والای انسانی و تاریخی خود صدای مردم بحرین را نیز در جهان بازتاب دهند و جامعه مدنی نوظهور خاورمیانه را به ویژه در مصر و تونس که با تجربه های آزادیخواهانه معطر شده است، متوجه ابعاد قضیه کرده و زمینه های ائتلاف آزادیخواهانه ای را جهت شکست مستبدین و عقب نشینی مزدوران آل سعود فراهم آورند.
پاینده ایران
۲۷ اسفند ماه ۱۳۸۹
سازمان جوانان حزب پان ایرانیست
***
پان ایرانیسم چیست و چه میگوید
واژه پانايرانيسم براى نخستين بار پیرامون سال ١٣٠۵ خورشيدى از سوی دکتر محمود افشار يزدى در مجله کابل بکار برده شد. در اين نوشته، دکتر افشار يزدى از هماهنگی و اتحاد ميان ايران و افغانستان سخن گفته و سختىهایی را که در این راه میدید بازگو کرده بود. اين کهنترين کاربرد واژه پانايرانيسم است که از آن آگاهى داريم. پانايرانيسم، بمانند هر مقولهٴ اجتماعى- سياسى ديگر، از ديدگاههاى گوناگون تعريفهاى گوناگونى دارد. ما اينجا به دو تعريف زير بسنده خواهيم کرد.
پانايرانيسم از ديدگاه دکتر محمود افشاريزدى
پانايرانيسم در نظر من بايد "ايدهآل" و هدف اشتراک مساعى تمام ساکنين قلمرو زبان فارسى باشد در حفظ زبان و ادبيات مشترک باستانى. منظورم اتحاد کليه ايرانینژادان - فارسها، افغانها، آذریها، کردها، بلوچها، تاجيکها و غيره - است براى حفظ و احترام تاريخ چند هزار سال مشترک و زبان ادبى و ادبيات مشترک. هيچ وقت عقلاى ايران انديشه اينکه به خاک کشورهاى ديگر تجاوز کنند را در مخيله خود نداشتهاند. هميشه حرف اين بوده است که ما بايد از لحاظ ارضى وضع کنونى خود را نگاه داريم و استوار کنيم.
پانايرانيسم ما بايد جنبه دفاعى و فرهنگى داشته باشد نه تهاجمى. به اين معنى که در برابر "پان"هاى ديگر، مانند پانتورانيسم يا پانعربيسم که قصد تجاوز از حدود ارضى خود دارند، مقاومت داشته باشيم. (۱)
پانايرانيسم از ديدگاه حزب پانايرانيست
پانايرانيسم وحدت و هماهنگى همهٴ تيرههاى ايرانى است در جهت استقرار حاکميت ملت ايران.
ملت بزرگ ايران داراى يک وطن، يک تاريخ، يک فرهنگ، و آداب و رسوم میباشد. پراکندگى، تفرقه و تشتت، و وضع کنونى به ملت ايران تحميل شده است. پانايرانيسم نهضت وحدت طلب ملت ايران است. پانايرانيسم جنبشى است سازنده و خلاق. نظامى است نوين بر اساس هدفهاى پرفروز تاريخ ايرانزمين. پانايرانيسم راهى است براى ملت ايران براى رهايى و وحدت. (٢)
(1). افغاننامه، دکتر محمود افشار يزدى، جلد سوم، چاپ تهران، ١٣۶١ خورشيدى، صفحات ۴٧۵ تا ۴٨٢
(2). برگرفته از "ضد استعمار" نشريه داخلى حزب پانايرانيست، سال دوم، شماره ١٣، فروردين ١٣٧٨
***
پان ایرانیستهای دربند را آزاد کنید.
زندانیان سیاسی را آزاد کنید.