نامه پان ایرانیسم
هواداران پان ایرانیسم در برون مرز
درود بر ایران دوستان گرامی:
مطالب زیر تقدیم میشوند:
-حزب پان ایرانیست کاربرد هر نام جعلی بجای "خلیج همیشه فارس" را محکوم می کند
-هنوز مهر تو - سرودهای از شاعر پان ایرانیست استاد مصطفی بادکو به ای
-قراردادهای نفتی حکومت ایران با چین
درگذشت استاد کامبخش فرد –
-تاریخ ایران عین دین نیست
پاینده ایران
هواداران پانٔ ایرانیسم در برون مرز
***
پاینده ایران
حزب پان ایرانیست کاربرد هر نام جعلی بجای "خلیج همیشه فارس" را محکوم می کند
در سایت نیروی دریایی امریکا، به خوانندگان توصیه می شود که بجای نام رسمی و تاریخی "خلیج فارس" از نامی نادرست استفاده شود. این توصیه نه تنها برخلاف قوانین بین المللی، بلکه برخلاف نظر رسمی وزارت امور خارجه امریکا نیز هست.
حزب پان ایرانیست کاربرد هر نام ساختگی بجای خلیج فارس را شدیداً محکوم می کند و از همۀ شاخه های دولت امریکا می خواهد که با کارهای ناسنجیده دشمنی با دولت ایران را به دشمنی با ملت ایران تبدیل نکنند.
ملت ایران حقوق تاریخی خود را همیشه پاس خواهد داشت.
دفترهای برونمرزی حزب پان ایرانیست
نوامبر 2010
***
هنوز مهر تو
استاد مصطفی بادکوبه ای
هنوز مهر تو در قلب ماست ای ایران
هنوز هم دل ما حق نماست ای ایران
میان خون من و خاك توست پیوندی
كه تا به صبح قیامت بجاست ای ایران
شمیم عطر شهیدان سرفراز وطن
گواه صحت این مدعاست ای ایران
به لطف كیش اهورایی تمدن ساز
هنوز خاك وطن كیمیاست ای ایران
هنوز خاك فرحزای مهر پرور تو
به چشم جان همه توتیاست ای ایران
هنوز در دل گهوارهها فریدون هست
هنوز خشم فرانك رواست ای ایران
هنوز پهلوی سهراب می درد رستم
كه قتل افسر دشمن سزاست ای ایران
صبور باید و آگه به روز سختیها
كه گاه نوبت رنج و بلاست ای ایران
عصای علم بباید كه بشكند جادو
جواب مار، گهی اژدهاست ای ایران
ز كارنامهی ننگین زور و زر اكنون
زمین عشق سرای بلاست ای ایران
به یاد قصهی خونرنگ عشق و آزادی
به غم نشسته دل كوچههاست ای ایران
به خون پاك شهیدان ملك جم سوگند
كه روز جوشش ایمان ماست ای ایران
دل است ودیدهی «امید» و صبح رستاخیز
و مرگ و ظلم كه حكم خداست ای ایران
***
یکی دیگر از دلایل همکاری تنگاتنگ قرارگاه خاتم در واگذاری اجرای پروژه های نفتی به چینی ها ، احداث خط لوله اختصاصی و محرمانه انتقال نفت از حوالی بندرلنگه به اسکله های متحرک خلیج فارس بود. این خط لوله زیر زمینی و زیر دریایی که روزانه 50 هزار بشکه نفت را بدون دخالت وزارت نفت و دیگر سازمانهای مسئول به بازار فروش منتقل می کرد و عواید آن رسما به حساب سپاه واریز می گردید ، ابتدا توسط قرارگاه خاتم اجرا شد. اما بررسی ها نشان می داد که به دلیل عدم صلاحیت تکنیکی و بروز اشکالات فنی متعدد باعث نشت گسترده نفت در آبهای خلیج فارس شده است. از این رو سپاه پاسداران با واگذاری امتیاز فروش نفت و نگهداری این خط لوله توسط چینی ها موافقت کرد. پس از آن هم ایجاد یک خط لوله جدید (پارالل با خط قبلی ) با توان انتقال روزانه 150 هزار بشکه نفت به نفتکش های خلیج فارس در دستور کار دو طرف قرار گرفت که به سرعت احداث و به بهره برداری رسید درحالی که درآمدهای آن جزء درآمدهای ملی بشمار نمی آیند!
خبرنگاران سبز/کارشناسان ایران سبز: در پی انتشار گزارش کارشناسان ایران سبزدر خصوص انعقاد قراردادهای نفتی بین حکومت ایران و شرکت نفت چین که جزییات آن نشان می دهد منافع ملی کشور ما رسما برای مدت 35 سال به بیگانگان واگذارشده و علاوه بر زیر 50 درصد بودن سهم ایران ، 20 درصد از کل درآمدها هم نصیب واسطه های ناشناس می شود و هرگز به ایران باز نمی گردد و 45 درصد کل درآمدهای سهم ایران هم الزاما باید کالای چینی خریداری شود و به ایران وارد گردد ، وزارت نفت با واکنشی شتابزده در مصاحبه با رسانه های داخلی ، به شیوه ای ناشیانه در پی انکار حقایق و ایجاد انحراف در افکار عمومی برآمده است.
کارشناسان ایران سبز برای آگاه شدن بیش از پیش مردم ایران اشاره به نکات زیر را لازم می دانند:
1. نخست آنکه وزارت نفت پس از انتشار گزارش کارشناسان ایران سبز ناچارگردید حضور چینی ها در قراردادهای جدید نفتی متعدد را تایید کند اما همزمان سعی در تحریف اذهان عمومی از مفاد قراردادهای بین دو کشور دارد.
2. برخلاف ادعای معاون وزارت نفت ایران که از مذاکرات همزمان باچین و چند شرکت داخلی و خارجی دیگرسخن می گوید ، قراردادهای در حال اجرا نشان می دهد موافقتنامه خیانت بار 20 ساله با چینی ها در دسامبر 2006 که در ماه مه 2010 میلادی فاجعه بارتر از قبل برای 35 سال تمدید شد پا برجاست و انتشار اخبار موازی و کم اهمیت برای پنهان ساختن حقیقت بی تاثیر است.
3. مستندات کارشناسان ایران سبز نشان می دهد طی 2 سال گذشته تعداد کارشناسان ایرانی در حوزه های نفتی که به چینی ها واگذارشده از 11 هزار نفر به 3 هزار نفر کاهش یافته و قراردادهای بزرگ تسلیم اقتصاد ایران به چینی ها با قدرت در حال اجراست.
علاوه بر قرارداد اسارت باری که در گزارش قبلی کارشناسان ایران سبز به آن اشاره شد ، موارد دیگری هم در ارتباط با پیمانهای نفتی حکومت ایران با دولت چین قابل بررسی و دارای اهمیت است:
1. انصراف قرارگاه خاتم الانبیاء از قراردادهای نفتی میدان آزادگان به دلیل حفظ امنیت منافع ملی به هیچ وجه واقعیت ندارد. علت عدم حضور قرارگاه خاتم در این پروژه ها صرفا به سوء استفاده های نیروهای نظامی و امنیتی از این قرارداد مربوط می شود. قرارگاه خاتم الانبیاء برای راه اندازی این پروژه یک میلیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی ایران دریافت کرد و از منابع ریالی کشور هم 2700 میلیارد تومان نصیب خود ساخت تا فعالیت های دو فاز نفت و گازرا به پیش ببرد. اما در حالی که هیچگونه گزارش از عملکرد مالی خود را به مراکز ذیصلاح ارائه نکرده بود و از سوی دیگر بخش عظیمی از پروژه توسعه میادین هم بلاتکلیف مانده بود تقاضای دریافت یک میلیارد دلار دیگر از ذخایر ارزی را مطرح ساختند که با تعدادی از نمایندگان مجلس دچار مشکل شدند و نهایتا تصمیم گرفته شد این میادین هم مانند دیگر بخش ها به شرکت نفت چینی ( سینوک) واگذار گردد و قرارگاه خاتم الانبیاء حق العمل کاری کلانی را از چینی ها بابت انتقال پروژه به آنان دریافت دارد که البته این کار انجام شد. بنابراین تاراج منافع ملی به بهانه دفاع از منافع ملی و مظلوم نمایی از سوی کسانی که آشکارا به کشور و ملت خیانت می کنند هم از جمله موضوعاتی است که حاکمان کنونی باید جوابگوی آن باشند.
2. یکی دیگر از دلایل همکاری تنگاتنگ قرارگاه خاتم در واگذاری اجرای پروژه های نفتی به چینی ها ، احداث خط لوله اختصاصی و محرمانه انتقال نفت از حوالی بندرلنگه به اسکله های متحرک خلیج فارس بود. این خط لوله زیر زمینی و زیر دریایی که روزانه 50 هزار بشکه نفت را بدون دخالت وزارت نفت و دیگر سازمانهای مسئول به بازار فروش منتقل می کرد و عواید آن رسما به حساب سپاه واریز می گردید ، ابتدا توسط قرارگاه خاتم اجرا شد. اما بررسی ها نشان می داد که به دلیل عدم صلاحیت تکنیکی و بروز اشکالات فنی متعدد باعث نشت گسترده نفت در آبهای خلیج فارس شده است. از این رو سپاه پاسداران با واگذاری امتیاز فروش نفت و نگهداری این خط لوله توسط چینی ها موافقت کرد. پس از آن هم ایجاد یک خط لوله جدید (پارالل با خط قبلی ) با توان انتقال روزانه 150 هزار بشکه نفت به نفتکش های خلیج فارس در دستور کار دو طرف قرار گرفت که به سرعت احداث و به بهره برداری رسید درحالی که درآمدهای آن جزء درآمدهای ملی بشمار نمی آیند!
3. نکته قابل تامل دیگر در مورد واگذاری کلی فعالیت های نفتی قرارگاه خاتم به چینی ها و دریافت حق العمل کاری سپاه پاسداران در قبال اجازه غارت منابع ملی ایران اینکه اصولا بر خلاف ادعای مقامهای وزارت نفت ایران ، پروژه میدان نفتی آزادگان هرگز به مناقصه گذاشته نشد و مستقیما تحویل قرارگاه خاتم الانبیاء شده بود. پس از آن بود که قرارگاه خاتم پنج حوزه عظیم نفتی این منطقه در حوالی اهواز را نیز یکجا به چینی ها واگذار کرد در حالی که هر 5 حوزه نفتی دارای سفره های مشترک زیر زمینی بودند و چینی ها حق داشتند سهم خود را از هر بخشی که مایل هستند استخراج کنند! این اقدام خارج از عرف هم به لحاظ فنی به معنای تخریب منافع نفتی ایران بود . زیرا چینی ها حوزه های نفتی پرفشار را که نیازی به تزریق آب یا گاز برای استخراج ندارند تصرف کرده و در هزینه های گزاف تزریق که در برخی موارد بسیار گران است صرفه جویی می کنند. بررسی ها نشان می دهد حوزه های نفتی این منطقه پس از بهره برداری توسط چینی ها عملا بی خاصیت می شوند. زیرا از یک سو افزایش هزینه های تولید و تزریق گاز و از سوی دیگر بالا بودن میزان ماسه های نفتی در لایه های باقیمانده سفره های نفت منطقه ، صرفه استخراج آن را از بین خواهد برد و در واقع از این منابع چیزی باقی نمی ماند.
4. مقامهای نفتی ایران و نیز مسئولان دفتر آیت الله خامنه ای که نقش آشکاری در انعقاد این قرار دادها دارند اگر مایل به شفاف سازی یا پاسخگویی به ایرادهای فنی متخصصان و کارشناسان باشند و در صورتی که گمان می کنند در ادعاهای خود صادق هستند مفاد قرارداد نفتی ایران و چین را که در ماه دسامبر سال 2006 برای 20 سال به امضاء رسید و نیز قرارداد اخیر کنسرسیوم نفتی بین مقامهای دو کشور را که در مه 2010 و برای 35 سال به امضاء رسیده رسما منتشر کنند تا ملت ایران خود قضاوت نمایند
5. مقامهای نفتی ایران اعلام کنند به چه دلیل سهم ملت ایران را از یک قرارداد 35 ساله به 45 درصد کاهش داده اند؟
6. مقامهای دولتی اعلام کنند 20 درصد از کل سهم ایران از این قرارداد چرا به گونه ای پیچیده و تو در تو محاسبه شده و به حسابهای ناشناسی واریز می گردد تا مشخص نشود صاحبان این درآمد نجومی چه کسانی هستند و نیز چرا نباید این درآمدها به ایران باز گردد؟
7. حاکمان اعلام کنند چرا سهم ملت ما از هزینه های جاری اجرای قراردادهای مشترک بیشتر است اما نصیب ما از ارزش افزوده معین شده بسیار کمتر؟ چرا سهم ایران از ارزش افزوده 28 درصد و سهم چینی ها 72 درصد است؟
8. مقامهای حکومت اعلام نمایند اگر قرار باشد برای مدت 35 سال 45 درصد از سهم ایران از کنسرسیوم نفتی مشترک با چین الزاما کالای چینی وارد کشور شود آیا از تولید و اقتصاد و صنعت و کشاورزی کشورمان چیزی بجا خواهد ماند؟ و آیا غیر از این است که الزام آور شدن واردات عظیم کالا از چین باعث شده تا بی کیفیت ترین محصولات آنها راهی بازارهای ایران شود؟
9. آیا مقامهای ایرانی که قرارداد مشترک با چینی ها را با امضای خود آلوده به خیانت کرده اند می دانند که از دهه 60 میلادی تاکنون هیچ کدام از کشورهای نفتخیز جهان ، توزیع و بازاریابی نفت خود را که بالاترین نقطه اتکای درآمدهای ملی است را رسما به دولت بیگانه واگذار نکرده اند؟
***
درگذشت استاد کامبخش فرد
باستان شناس برجسته و نام آشنا واستاد گرانقدر سیف الله کامبخش فرد دیده از جهان فرو بست تا جامعه باستان شناسی کشور و تمامی دوستداران میراث این آب و خاک یکی دیگر از بزرگان این عرصه را از دست داده و به سوگ بنشینند.
او که تلاشهایش در موزه ایران باستان همواره در خاطره ها خواهد ماند یکی از یاران دکتر نگهبان بود و همراه با ایشان برنامه ها و کاوشهای بسیاری را به انجام رساند و در تاسیس و اداره موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران نیز همراه و همگام زنده یاد نگهبانسالها کوشید
شرکت موثر در ده ها برنامه کاوش و حفاری و تالیف و نگارش ده ها کتاب و مقاله علمی بخشی از یادگارهای درخشان این استاد گرانقدر است که امروز دیگر در کنار بزرگانی چون نگهبان و ورجاوند خفته است و بر ماست که یادشان را گرامی و شعله عشق به تاریخ این سرزمین را روشن نگاه داریم نامش جاوید و راهش پر رهرو باد
بابک مغازه ای
دبیر کل انجمن ایران شناسی کهن دژ
انجمن ایران شناسی کهن دژ درگذشت استاد کامبخش فرد را به تمامی فعالان باستان شناسی و دوستداران میراث فرهنگی ایران زمین تسلیت میگوید هیات راهبری انجمن ایران شناسی کهن دژ
آذر ماه 1389 خورشیدی
آذر ماه 1389 خورشیدی
***
تاریخ ایران عین دین نیست
به قلم حجت کلاشی
♦ برای آبادانی میهن دانش نیاز است
♦ اصحاب معرفت کانونهای خرد راه اندازند
آنچه سبب آبادانی میهن میشود، این است که فرزندان آن سرزمین جدای از”عشق”به میهن خود، دانش کافی برای فهم مصالح و منافع ملت داشته و بکار آرند و راه رسیدن به آن را بدرستی بشناسند.از اثرات دانش است که سرزمینی توسط فرزندان با غیرتش آباد می شود و از جهل و بی مسوولیتی یا هر دو ،ویران و خراب ! دانش، فهم درست مفاهیم و نسبت صحیح میان آنها را میطلبد.پس دو فضیلت لازم را برشماردیم.
نخست فضیلت ها همان غیرت است که از گرایش و عشق و علاقه ناشی ست، جاذب نفع است و دافع زیان. پس اراده ای می باید تا شخص برای بقای میهنش بکوشد و از برای بهروزی از پی دانش بهر مطلوب و ممدوح رود و آن بکار آرد.باشد کسی را گوهر عشق و کشش، در میان باشد اما فاقد دانش باشد، یا دانش باشد اما نه بشکل صحیح که معبر صلاح و خیر شود. مفاهیم ناروشن و تداخل و خلط میان آنها راهزن فکر افتد یا راهبر به بیراهه بود و حیرت فزاید، چنانکه سلطان الحکما خواجه نصیر می گوید:”نه هر که کاری کند داند که چه می کند یا چه باید کرد بلکه کسان باشند که در کارها شروع کنند بر سبیل خبط”
لازم شهریاری و حکمرانی و اهل سیاست این باشد که بهری از دو فضیلت در آنها جمع افتد،عشق باید در نهادش باشد و وجود و پایش آن به تاثیر وجود دائمی غیر بسته نباشد. یعنی او را از درون گرایشی باشد راسخ، به دار و درخت و کوه و آب و مردم و حدود و صغور و خرد و کلان کشور یعنی آنچه جملگی میهن اوست ونه فقط تحت تاثیر دیگران. در تاریخ می بینیم،بیابانگردان چون دروازه های میهنمان می گشودند نخست خاکش به توبره می بستند و جز ویرانی عملی نمی شناختند، اما چون جای می یافتند و خوی می گرفتند، آنگاه نه تنها میهن را از آن خود و سرزمین اصلی و طبیعی خود می پنداشتند بلکه بلحاظ تباری و نژادی نیز خود را به اهالی سرزمین می بستند به مانند سلجوقیان!و یا اگر عشق به میهن نداشتند لااقل به قلمرو خود علاقه ای داشتند…[قصد ما کلی گویی نیست، شواهد خلاف آن نیز هست مثل مغولان که هویت قومی خود را تا حدی حفظ کردند و با قوریلتای و ساختارهای قبیله ای خود مرتبط بودند.[
به هر حال تحقق این علاقه دست کم در این دوران شرط جدیست؛از اینرو و هنگامی که در زبان -و اندیشه ی – برخی از اهالی حکومت ستایش از میهن و گرایش به مفاهیم و عبارات ملی “شروع”می شود نشانه های خوبیست که ظاهر شده است و نشان می دهد که دیگر ایدئولوژی سابق و گفتمانهای آن مورد استقبال و پذیرش جامعه نیست و قدرت انگیزش و بسیج و مقبولیت از کف داده است. عاطفه و احساس گرم میهن دوستی می تواند آغاز خوبی باشد برای طی کردن مسیری طولانی!می بایست به آن میدان دهند و بپرورانند، چون چشمه ایست که باید از گل و لایش پالود تا قوام یابد و ملکه شود.
فضیلت دوم، دانش است می بایست به سراغ دانش و یا نظام منطقی مفاهیم رفت و سلوک فکری داشت. این سلوک بی آداب و مربی نیست. نمی توان تنها به تراوشات احساس و شعله های محبت تکیه کرد، چراغ خرد لازم است. باید کوشید چراغ معرفت و خرد را در این کشور از تهافات در امان و روشن نگه داشت. در این برهه که دوباره دانشگاهها بویژه شاخه علوم انسانی مورد بدگمانی و “تعزیر” واقع شده و “استاندارد”(؟!)سازی آنها زمزمه می شود می بایست اصحاب معرفت”کانونهای خرد”راه اندازند ومحافل خصوصی بپا دارند.شمعی شوند،اگر خورشید نیست. وطنمان آباد نمی شود و شکوه نمی یابد مگر آنکه دانشمندان و خردمندان و اهالی علم و دانش مکرم و عزیز باشند و اگر چه حاکمان فیلسوف نباشنداما دانش دوستان در صدر باشند.
اما اگرچه در کلام و عبارات برخی اهالی حکومت ستایش از میهن و تاریخ که زمانی سخت در محاق بود،دیده می شود اما هنوز فرآیند حذف و محو تاریخ ایران باستان در کتابهای تاریخ مدارس ادامه دارد. برخی مشاوران عالی در حکومت،از جایگزینی یا اولویت واژه ای امت بجای ملت و حقانیت آن سخن می گویند و … شلم شوربای عجیبی است.
ما از فکر واحد در اداره ی امور اثری نمی بینیم در ساختار حکومت برخی به شدت سعی در “ملت”و “ملیت”زدایی بلحاظ مفهومی هستند. برخی به آن گرایش دارند و به بیان و گسترشش می پردازند. به نظرما آنها که در سر شوری دارند باید خود را متشکل تر کنند. نظراتشان را منقح تر و دقیق تر بیان کنند.به “نظام فکری”مجهز شوند و مفاهیم را بدرستی بکار گیرند. در پایان نکته ای را برای حسن خاتمه در جهت کمک به انسجام فکری و تمیز مفاهیم و رعایت منطق عبارات بیان می کنیم:
آقای رحیم مشایی چندی پیش گفته بودند تاریخ ایران عین دین است.این کلام صحیح نیست و موضوع و مسائل دین و تاریخ از هم جدا هستند. تاریخ ایران هر چه باشد عین دین نیست همانگونه که سیاست هم نمی تواند عین دیانت باشد! عین هر چیز اصل آن چیز است. تاریخ ایران منبعی غنی برای بررسی رشد و گسترش برخی ادیان می تواند باشد. همینطور تاریخ دین در ایران را نیز می توان جست و شناخت اما باید تمایزات را بدرستی فهمید. حد و حدود مفاهیم را پاس داشت و از برانگیزاندن بی مورد برخی احساسات خودداری کرد. البته کلام حق و درست را نیز بدون ترس و ملاحظه ی جانب کسی باید گفت و از حملات نترسید.
دیگر آنکه اصرار بر اطلاق عنوان عبادت برای اموری که سبقه و محلیت فقهی ندارند در حکومت فقهی خالی از خبط نیست. بابی از ابواب فقه عبادت است و آن کارهای انسان است مطابق موازین شرعی که در آن قصد و قربت شرط شده باشد…
مرحوم محقق ده کتاب برای آن باب ذکر کرده که از جمله کتاب “امر به معروف و نهی از منکر”است و حکومت اسلامی در محدوده ی آن تاسیس شده است.و این نکته ایست باریک ،اگر گفتیم فلان چیز و بهمان چیز عبادت است و جزء هیات حاکمه بودیم می بایست تعریف خود را از عبادت روشن کنیم تا با موازین فقهی تراز نشود.
پاینده ایران
***
پان ایرانیستهای دربند را آزاد کنید.
زندانیان سیاسی را آزاد کنید.
***
***
به سرویس رایگان وبگاه میهن دوستان ایران بپیوندید و مطالب میهن دوستانه ی خود را در آن منتشر کنید این تارنما امکان انتشار مطالب را یه صورت ایمن برای شما فراهم می کند:
تارنمای هواداران پان ایرانیسم:
فیسبوک هواداران پان ایرانیسم:
تارنمای حزب پان ایرانیست:
تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
تارنمای تريبون آزاد پان ايرانيست در خوزستان:
کانال یوتیوب حزب پان ایرانیست
فیسبوک حزب پان ایرانیست:
حزب پان ایرانیست
همبستگی ملی . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر