۱۳۹۱ بهمن ۲۸, شنبه

نامه کورش زعیم به مهدی طائب در ارتباط با خوزستان: خوزستان بخشیدنی نیست



نامه کورش زعیم به مهدی طائب در ارتباط با خوزستان: خوزستان بخشیدنی نیست

 جناب حجت الاسلام مهدي طائب

 رياست محترم قرارگاه راهبردي عمار

 سخنان اخير شما درباره خوزستان و سوريه، وحشت به دل ايرانيان باشرف و ميهن پرست در ايران و برونمرز انداخت. اين اظهارات شما كه فرموديد " دشمن اگر بخواهد سوريه يا خوزستان را بگيرد، الويت با اين است كه ما سوريه را نگه داريم، و اينكه سوريه استان سي و پنجم براي ماست، يا اينكه اگر سوريه را نگه داريم، خوزستان را ميتوانيم پس بگيريم، يكي از شگفت انگيزترين انديشه هاي راهبردي در تاريخ سياست خارجي كشورهاست.

 نخست اينكه كشور سوريه يك كشور مستقل، عضو سازمان ملل و داراي ملتي با غرور ملي و پيشينه چند هزار ساله است. من تصور نميكنيم كه ملت بزرگ سوريه از اينكه شما كشورشان را استاني از استانهاي جمهوري اسلامي بخوانيد شادمان شوند. برعكس اين سخنان تخم دشمني را در ذهن آنان خواهد كاشت، اگر كه هم اكنون با ما دشمن خوني نشده باشند.

 دوم اينكه سوريه سرنوشت خود را دارد و اين سرنوشت در دست چندين كشور قدرتمند قرار گرفته كه جمهوري اسلامي را هم ميتوان در آن زمره شمرد. آن كشورهاي قدرتمند ديگر، كه مجموعشان دهها بار از ما قدرتمندتر هستند، از شكست راهبردي خود در سوريه خوششان نمي آيد، ولي از شكست راهبردي جمهوري اسلامي شادمان ميشوند. آنها قصدشان همين است كه همه گناهان را متوجه جمهوري اسلامي كنند تا بتوانند گامهاي بعدي را آسانتر، و با مواضعي حق بجانبتر در برابر افكار عمومي جهان، بردارند. آيا هيچكدام از سياستمداران و ديپلماتهاي آنها را ديده يا شنيده ايد كه با چنين ادبياتي در ملاء عام سخن بگويند؟ حضرتعالي در سمت رييس قرارگاه راهبردي عمار مسئول اقدامات "راهبردي" شناخته ميشويد و سخنان شما دست كم گرفته نميشود. سياستمداران كشورهاي موفق در جنگ سخت نرم سخن ميگويند، در صورتيكه حضرتعالي در جنگ نرم بسيار سخت سخن ميرانيد.

 جنابعالي با اعلام علني برنامه تشكيل بسیج سوریه با 60 هزار حزب‌اللهی و تحويل گرفتن جنگ کف خیابانها از ارتش سوريه، عملا كشتار بيش از 70 هزار نفر در سوريه را به گردن ايران انداختيد. اين دقيقا اعترافي است كه دشمنان جهاني ما ميخواستند از دهان ما بشنوند.

 سوم اينكه اگر خوزستان را از دست بدهيم، هرگز نخواهيم توانست آن را پس بگيريم، زيرا دشمنان ما شرايطي را بوجود خواهند آورد كه طبق قانونهاي بين المللي دست ما از آن منطقه كوتاه شود. اگر براي بازپس گيري آن حمله كنيم، مواجه با نيروهاي بين المللي از جمله ناتو خواهيم شد. من ترجيح ميدهم وارد جزئيات نشوم، حضرتعالي ميتوانيد از مشاوران آگاه خود استفسار كنيد. از سوي ديگر، با رفتن خوزستان، درآمد كشور از نفت از دست خواهد رفت و شما ديگر توان كمك به سوريه را نخواهيد داشت. البته براي ملت خودمان از دست دادن اين درآمد تفاوتي نخواهد كرد. مدتهاست كه از بهره اين درآمد محروم هستند.

 تاكيد شما بر عدم وجود تهديد منطقه اي براي ايران، با نام بردن از افغانستان و پاكستان و عراق، از يك "قرارگاه راهبردي" نيز شگفت انگيز بود. ما دشمنان ثروتمند و تا دندان مسلح در جنوب خود داريم كه چيزي بجز درهم شكستن ايران را در سر ندارند. اگر خودشان جرات حمله نداشته باشند، بزرگترين پايگاه دريايي و هوايي تاريخ بشريت در دويست كيلومتري ماست و دستكم پنج كشور مقتدر در نزديك مرزهاي ما حضور و آمادگي جنگي دارند. پيرامون ما هيچ كشوري دوست ما نيست و همه با رغبت به دشمنان ما كمك خواهد كرد.

 جناب حجت الاسلام طائب، با توجه به موقعيت قدرتمندي كه در گذشته داشته و اكنون داريد، من ميدانم كه طرف شدن با شما كار بسيار بسيار خطرناكي است؛ ولي من ميهنم را بيش از اين ملاحظات دوست دارم، و اگر شما بخواهيد خوزستان من را با سوريه معاوضه كنيد من با شما سر جنگ خواهم داشت.

 با گراميداشت و ترس از واكنش شما،

 كورش زعيم

 عضو شوراي مركزي جبهه ملي ايران

 27 بهمن 1391

۱۳۹۱ بهمن ۲۱, شنبه

شاهین زینعلی، زندانی پان ایرانیست به مرخصی آمد

شاهین زینعلی، زندانی پان ایرانیست به مرخصی آمد



شاهین زینعلی از اعضای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست ساعتی پیش به مرخصی آمد

به گزارش سازمان جوانان حزب پان ایرانیست، شاهین زینعلی عضو حزب پان ایرانیست، روزنامه نگار و عضو پیشین شورای تهران دفتر تحکیم وحدت ساعتی پیش با قید کفالت به مرخصی آمد.

این فعال سیاسی که از دانشجویان ممنوع التحصیل دانشجوی رشته مدیریت گمرکی دانشگاه علوم اقتصاد می‌باشد در ۷ دی ماه سال ۱۳۸۸ بازداشت شد و در شعبه ۲۶ دادگاه بدوی به دو سال حبس به جهت اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از طریق عضویت در حزب پان ایرانیست، ۹۱ روز حبس به جهت فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق شرکت در تجمعات غیر قانونی منجر به اغتشاش، و مصاحبه با رسانه‌های بیگانه و پرداخت مبلغ یک میلیون و پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم گردید.

قابل ذکر است این زندانی سیاسی که در زندان اوین به سر می برد، چندی پیش بدون توضیح مسولان قضایی به زندان رجایی شهر کرج منتقل شده بود

۱۳۹۱ بهمن ۱۶, دوشنبه

دروغ شرم آور !


دروغ شرم آور !
منوچهر یزدی            15 بهمن 1391
با فرارسیدن سالگرد انقلاب، بلند گوهای رژیم پر سر و صدا تر از همیشه به باز سازی صحنه ها و رویدادهای انقلاب اسلامی پرداخته و بر این گمان که نسل جوان بی خبر از دیروز است هر چه در توان دارند به آرایش و پیرایش آن میپردازند گر چه این جشن و سرور بی رمق هزینه بسیاری را میطلبد اما در این وانفسای گرانی و بحران اقتصادی دولتمردان نگران هزینه های این سفره گسترده نیستند و بالاخره فرصتی است که عده ای هرچه دل تنگشان میخواهد میگویند وغیر مسئولانه به حرافی و مهمل گویی میپردازند. غافل از آنکه مردم تقریبا با این شعارها و این قبیل برنامه های رادیویی و تلویزیونی آشنایند و چون همراه با دروغ و ریا است کسی را هم فریب نمیدهد. تنها تاثیری که در جامعه میبخشد تاسف عمیق مردم از ریخت و پاشهای بی نتیجه مالی و فرصت طلبی کسانی است که در حاشیه این قصه پردازیها و نمد مالیها کلاهی برای سر سودا زده خود میجویند .

سخن بر سر برخی دروغگوییهای شرم آور است. دروغهایی که گوینده و نویسنده و برنامه ریزش را هم دچار دل بهم خوردگی میکند . یکی از این کلان دروغها را دیشب از تلویزیون آقای ضرغامی که بندرت نگاه میکنم بر حسب اتفاق شنیدم و دیدم . داستان بحرین بود و جدایی غم انگیز این بخش از  خاک ایران و سکوت مرگباری که در جامعه روشنفکری و مذهبی آن روزها سایه افکنده بود و در این ظلمت تاریخی تنها یک حزب و یک عده میهن پرست بودند که به شهادت سیاسی تن دادند ولی به ذلت و غفلت آلوده دامان نشدند و از تریبون مجلس شورای ملی علیه آن ترفند استعماری و معامله سیاسی سخن گفتند و بالاتر از همه دولت هویدا را استیضاح نمودند و عواقب تلخ آن را هم به جان خریدند و به جهانیان ابلاغ کردند که جدایی بحرین از ایران غیر قانونی است.

زنده یاد سرور محسن پزشکپور رهبر حزب پان ایرانیست با فریادی که از ژرفای وجودش بر خاسته بود بر استقلال و تمامیت ارضی کشور و نظم شکوهمند تاریخی و اجتماعی ایران استناد میکرد که بحرین جزء لاینفک کشور ایران است و در پایان آن خروش تاریخی بود که دولت را استیضاح کرد تا مهر ابطال بر سند جدایی بحرین زده باشد. هویدا در موعد تعیین شده به مجلس آمد و پاسخی آبکی و غیرقانونی به نمایندگان مجلس شورای ملی داد ولی سخنرانی به یادماندنی شهید دکتر عاملی تهرانی از این رسوایی پرده برداشت.

آن روز حزب پان ایرانیست به تنهایی و با سرافرازی بار سیاسی این جریان را به دوش کشید و امروز نیز تلویزیون جمهوری اسلامی بر غربت سیاسی پان ایرانیستها مهر تایید نهاد ولی نتوانست از افتخار آن بکاهد. نویسنده این برنامه در دستگاه دروغ پردازی آقای ضرغامی، تحمل طنین فریادهای یک پان ایرانیست میهن پرست را نداشت و آن را بدون ارائه سند و مدرک، ساختگی و دستمایه وزارت امور خارجه اعلام کرد .... !!
دروغی به شدت پوشالی، رسواکننده و غم انگیز !!

هیچکس از سیستم تبلیغاتی یک نظام انتر ناسیونالیستی، انتظار تایید یک رویداد ناسیونالیستی را نداشته و ندارد، نادیده گرفتن ملی گراها هم امر جدیدی نبوده و نیست زیرا در همان روزهایی که پان ایرانیستها داشتند تاوان ایران پرستی را پس میدادند روشنفکران و مبارزان دینی و چپی در سکوت مرگباری فرو رفته و حاضر به همراهی و یا همدردی با آنان نشدند.
امروز نیز برای توجیه غفلت شرم آور خود دست به فرا افکنی زده، اقدام شجاعانه پان ایرانیستها را ساختگی اعلام میدارند تا فلسفه امت گرایی را بجای ملت گرایی جا بیندازند و فرصتهای تاریخی را از یک ملت سلب و به حوزه کوچک و انحصا ری خود محدود نمایند .
ما از سیستمی که تحمل رییس جمهور خودش را به گناه سخن راندن ازمفاخر ایران را ندارد انتظار بیشتری نداریم اما از هم اکنون یادآور شده باشیم که تذکر تاریخ سخت و غیر قابل بخشایش و پاسخ میهن پرستان تلخ و عبرت آموز خواهد بود و حضور آقای ضرغامی هم تا ابد پای این سفره پایدار نخواهد بود

۱۳۹۱ بهمن ۱۳, جمعه

وداع با سرور کرمانی ـ تهران ـ بهشت زهرا قطعه 227 ـ امروز ساعت 10 بامداد


وداع با سرور کرمانی ـ تهران ـ بهشت زهرا قطعه 227 ـ امروز ساعت 10 بامداد.
مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد

 با اندوه بسیار باخبر شدیم که سرور مهندس رضا کرمانی، یار دیرگام، مبارز نستوه و دبیرمسئول پیشین حزب پان ایرانیست، بامداد امروز در بیمارستان صنعت نفت تهران جهان خاکی را بدرود گفت.
 سرور کرمانی از نوجوانی در کنار دیگر یاران پان ایرانیست خود چون شادروانان محسن پزشکپور، دکتر محمدرضا عاملی تهرانی، و مهدی صفارپور کوششهای سیاسی خود را آغاز کرد و تا آخرین لحظهای که توان داشت از مبارزه در جهت استقرار حاکمیت ملی و علیه خودکامگی هیئت حاکمه باز نایستاد.
 این ایرانیار گرانبار، در درازای بیش از شش دهه کوششهای اجتماعی، سهم بسزایی در پرورش نسلهای دوم و سوم پانایرانیست داشت. تنها آموزش تئوریک او نبود که به شاگردانش درس میداد. پایمردی و استقامت او خاری بود در چشم سران خودکامۀ جمهوری اسلامی و درسی عملی بود برای شاگردانش.
 در دهههای چهل و پنجاه خورشیدی، بمدت چند سال مسئول تشکیلات حزب پانایرانیست در خوزستان بود. بسیاری از پانایرانیستهای آن دیار، از جمله خود من، بخش عمدهای از آموزشهای پانایرانیستی خود را مدیون آن رادمرد روانشاد هستیم. در همان سالها بمدت کوتاهی، به سمت شهرداری خرمشهر برگزیده شد. در آن دوران کوتاه، چنان خدمات شایانی انجام داد که او را بعنوان یک شهردار نمونه زبانزد همگان کرده بود.
 بارها، و بیشتر در سالهای اخیر، وزارت اطلاعات و قوۀ قضائیۀ جمهوری اسلامی او را بازداشت و زندانی کردند. تا زمانی که جان به جانآفرین سپرد هنوز تحت تعقیب مزدوران نظام قرار داشت. بسیاری از یاران و شاگردان او هم اکنون در زندانهای مخوف آن رژیم ایرانستیز بسر میبرند.
 راه او راه آزادگی، یگانگی، و سرفرازی ایران بود. روانش شاد که راهش همیشه پررهرو خواهد بود.

 از سوی سازمانهای برونمرزی حزب پانایرانیست
 ناصر پل
Unsubscribe/Modify:


سروده زیبای درجای جای خاک وطن فر ایزدیست از سرور ر (پ) طلایی

درجای جای خاک وطن فر ایزدیست باشد که یادمان نرود نیک نامی اش ایران به بارگاه فلک فخر میدهد من وارث تمامی فرهنگ مانی اش جمعی به نام شیخ ریاکا...