۱۳۸۹ بهمن ۲۹, جمعه

نامه پان ایرانیسم منم بانوی ایرانی(سروده‌ی بانو هما ارژنگی)


 
نامه پان ایرانیسم
هواداران پان ایرانیسم در برون مرز
سازمان پان ایرانیست
دره دو، شماره ۷- پنج شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۷ فوریه ۲۰۱۱
درود بر ایراندوستان گرامی‌،
مطالب زیر تقدیم میشوند:
-منم بانوی ایرانی(سروده‌ی بانو هما ارژنگی)
-بنیادهای هویت ملی ایرانی منتشر شد
-همایش موزه و مردم در اهواز برگزار می‌شود
-ارمغانی از ارمنستان در ستایش ایران! سروده ولگا غازاریان در ستایش ایران
-یکپارچگی ایران و وحدت ملی/دکتر پرویز ورجاوند
- ضرورت اتحاد عمل گسترده در خارج از کشور بمنظور پشتیبانی از مبارزات مردم ایران/ دکتر همایون مهمنش
پاینده ایران
هواداران پان ایرانیسم در برون مرز
سازمان پان ایرانیست
***
منم بانوی ایرانی،
همان آیینه‌ی حیرت فزای صنع یزدانی،
همان گنجینه‌ی مانای فرهنگ اهورایی،
به دستم مشعل روشنگر دنیای انسانی
من از بی‌منتهای عشق میایم
کلید گنج مقصودم
خدایم داده فتح الباب بس اسرار پنهانی
ز اندوهان نمیگویم به راه مهر میپویم
که من فرخ نژاد و بهمن و پاک و سپنتایم
زن شایسته ی دیروز و هم امروز و فردایم
منم آن دختر صحرا،
همان سرو بلند عشق و آزادی،
که هنگام سحر در دشتهای خرم پوشیده از شبنم
تمام بره‌ها در بزم  من آواز می خوانند
و دستان توانمند من از پستان گاوان
با محبت شیر می دوشند
منم چادر نشین پر تلاش دشت های دور
همانند ستیغ کوهها آزاده و مغرور
تنور نان و فانوس و اجاق کومه ام روشن
منم آن نقشبندی کز سر انگشت گهربارم
به دشت خالی هر دار قالی خرمنی از عشق می‌کارم
به شالیزار باران خورده با شادی سرور و مهر می‌آرم
منم دنیای شعر و گنج الهام و هنر بانوی ایرانی
همان خلوت نشین ساحت پر راز عرفانی
همان الهام بخش عارفان عرش ربانی
کتاب بسته و ناخوانده‌ی آیات  سبحانی
طبیبم من، شفای جسم و جان دردمندانم
پرستاری صبورم مرهم افسرده حالانم
یکی آموزگار عاشقم، استاد آزادم
به گاه داوری، نیکو نهاد و عادل و رادم
منم همراه و همگام و حریف و همدم و همسر
به گاه نیک و بد پشت و پناه و در بلا یاور
منم مادر.
منم مادر،خدای کوچک هستی ده انسان
که با لالای شیرینم زمان آرام میگیرد
و با آواز رنگینم زمین بیدار میگردد
و در آغوش پر مهرم شقاوت رنگ می بازد
منم مادر شفای خاطر آزرده از آلام انسانی
سخن کوته،
منم شعر بلند زندگی زیبا و بی پایان
منم بانوی ایرانی و فخر کشور ایران
***
بنیادهای هویت ملی ایرانی منتشر شد
 
مسعود لقمان - کتاب «بنیادهای هویت ملی ایرانی (چهارچوب نظری هویت ملی شهروندمحور)» نوشته‌ی «دکتر حمید احمدی» – استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران – منتشر شد.
این کتاب در سه بخش و ۱۱ فصل سازماندهی شده است. بخشِ نخستِ این کتاب، مسائل مفهومی و نظری پیرامون هویت، ملیت و تطبیق این مفاهیم و چهارچوب‌های نظری با ایران و مسئله‌ هویت و ملیت در ایران را مورد بحث قرار می‌دهد. این بخش خود به چهار فصلِ اساسیِ مشکلات روش در مطالعات علوم اجتماعی ایران؛ هویت: نظریه‌ها، انواع و سطوح آن؛ ملت، ملیت و قومیت: مفاهیم و نظریه‌ها؛ و هویت، ملت و ملیت در ایران؛ کاربرد بحث‌های نظری تقسیم شده است.
دومین بخش کتاب به بررسی، تجزیه و تحلیل‌ و نقد دیدگاه‌های گوناگون درباره‌ی هویت ملی و ملیت در ایران تخصیص یافته است. این بخش به چهار فصل دیدگاه‌های سنتی به هویت ملی در ایران؛ دیدگاه‌های مدرن درباره‌ی هویت ایرانی؛ مشکلات نگرش‌های سنتی و مدرن به هویت ملی در ایران؛ و رهیافت تاریخ‌نگر: جامعه‌شناسی تاریخی هویت ملی ایرانی تقسیم شده است.
سومین و آخرین بخش کتاب به اوضاع کنونی هویت ملی ایرانی و چالش‌های فراروی آن و نیز بحث ضرورت بازسازی و روزآمد کردن آن با توجه به دگرگونی‌های گسترده‌ی درونی و برونی می‌پردازد. این بخش خود در سه فصل سازماندهی شده است. در فصل نخست بخش، یا فصل نهم کتاب، چالش‌های فراروی هویت ملی در ایران به بحث و بررسی گذارده می‌شود. فصل دهم کتاب به بازسازی هویت ملی ایرانی در عصر جهانی شدن: چهارچوب نظری هویت ملی شهروندمحور می‌پردازد و در فصل پایانی نیز معرفت‌شناسی این بازسازی بررسی می‌شود.
بنیان اصلی این پژوهش بر روش‌شناسی و معرفت‌شناسی جامعه‌شناسی تاریخی استوار است و برای تبیین پدیده‌های هویت ملی در ایران و شیوه بازسازی آن در برابر چالش‌های برآمده از ورود ایران به جهانِ مدرن و تشدید شتاب فرایند جهانی شدن، بر ویژگی‌های خاص زمانی و مکانی ایران، پویایی‌های درونی آن و منابع تاریخی و اجتماعی بومی تکیه می‌کند.  دکتر حمید احمدی در مقدمه‌ی کتاب، هدف از این پژوهش را تجزیه و تحلیل، دسته‌بندی و نقد و بررسی رهیافت‌ها و دیدگاه‌های گوناگون درباره‌ی هویت، ملیت و هویت ملی ایرانی؛ به دست دادن رهیافت مناسب با ویژگی‌های تاریخی ایران برای بحث و بررسی هویت و ملیت ایرانی و شناسایی بنیادهای سازنده این هویت با توجه به گذشته و اکنون جامعه ایران با بهره‌گیری از چهارچوب‌های مفهومی نظری نوین مربوط به بحث‌های هویت و ملیت و تطبیق و تطابق انتقادی آنها با هویت ایرانی؛ بررسی عمده‌تر چالش‌های موجود بر سر راه هویت و همبستگی ملی ایرانی در دوره‌ی معاصر، به‌ویژه در عصر شتاب‌گیری روند جهانی شدن و پیامدهای ناشی از آن و یافتن راه‌ها و روش‌های رویارویی بهینه با این چالش‌ها، و شیوه‌های مناسب پاسخگویی به نیازهای نوین هویتی جامعه‌ی ایرانی و در نهایت یافتن سازوکار نظری و علمی مناسب برای بازسازی و روزآمد کردن گفتمان هویت ملی ایرانی و پویا ساختن آن در جهان در حال دگرگونی معاصر، بیان کرده است.
کتاب بنیادهای هویت ملی ایرانی (چهارچوب نظری هویت ملی شهروندمحور) در تابستان ۱۳۸۸ در ۴۵۸ صفحه از سوی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی به بهای ۵۶۰۰ تومان منتشر شده است.
لازم به ذکر است که از دکتر حمید احمدی پیشتر علاوه بر ده‌ها مقاله ارزشمند در حوزه‌ی هویت ایرانی دو کتاب «قومیت و قوم‌گرایی در ایران: از افسانه تا واقعیت» و «ایران: هویت، ملیت و قومیت» منتشر شده است.
* این یادداشت در تاریخ ۹ آبان‌ماه ۱۳۸۸ در روزنامه‌ی جهان اقتصاد منتشر شده است.
***
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha/khabar/1876-hama-moze-ahvaz.html
همایش موزه و مردم در اهواز در آستانه سالگرد درگذشت مرحوم دکتر عزت الله نگهبان که از او به عنوان پدر باستان شناسی ایران یاد می شود برگزار می گردد. این همایش از سوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان در تاریخ 7 اسفند از ساعت 16 الی 19 در محل سالن همایش های هتل پارس اهواز برگزار می شود. 
در این همایش دکتر یوسف منصورزاده فارغ التحصیل رشته های باستان شناسى و تاريخ هنر در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و دارنده دكتراى رشته موزه شناسى از انستيتوى موزه ملى هند، محمدرضا كارگر استاد دانشگاه ،كارشناس ارشد رشته باستان شناسي و رئیس سابق موزه ملی ایران، رئیس فعلی تالار وحدت و عضو هیات علمی دانشكده ی میراث فرهنگی حضور داشته و به سخنرانی می پردازند.
همچنین در همایش موزه و مردم ، ضمن تقدیر از مجموعه داران نمونه، زهرا حبيبي زاد، موزه شناس و مولف کتاب "اکوموزه - انسان و بوم" حضور خواهد داشت و از کتاب وی رونمایی می شود.
***
سروده ولگا غازاریان در ستایش ایران
ارمغانی از ارمنستان در ستایش ایران!
دوست گرامی و شهروند نمونه اصفهانی «مارو غازاریان» که چندی پیش درگذشت و در یادداشتی کوتاه، گوشه ای از کوششهایش را بازگو کردم، چند ماه پیش از درگذشتش، در تلاش بود تا سروده ای از یک بانوی ارمنی را که از بستگانش بود، برای نشر در ایران نامه آماده کند و تلاشهایی هم انجام داد، ولی با رفتنش اینکار ناتمام ماند. اما سرانجام «ورگینه میرزاخانیان» دختر خواهر او، با مهر فراوان، سروده آن بانوی شاعر ارمنی را به زبان ارمنی همراه با ترجمه فارسیش برایمان فرستاد تا آنگونه که خواست خاله اش «مارو غازاریان» بود در «ایران نامه» منتشر شود. این سروده «ایران» نام دارد و سراینده اش بانو «ولگا غازاریان» شاعری ارمنی است که در ایران به دنیا آمده ولی اکنون در ارمنستان زندگی میکند اما همچنان پیوندهای عاطفیش را با زادگاهش ایران حفظ نموده است و در ستایش ایران و آرزوی رهاییش از دست دشمنان میسراید. شاید ترجمه واژه به واژه این سروده از ارمنی به فارسی چندان روان نباشد، اما در ادامه متن ارمنی این سروده را که ارمغانی از ارمنستان در ستایش ایران است به دو صورت Word  و PDF خواهید خواند: 
§Իրան 
 Ա~խ իմ հայրենիք §Իրան
Իմ օթևան սրբազան
Դու` գումարած մի աշխարհ
Քեզ ողջոյնում եմ խոնարհ
Ազգերովդ լի մասնիկ 
Ունես Աստծոյ բարիք 
Սև ոսկին` գանձն է քո
Որից ոմանք են դժգոհ
Քարիւղներդ ինչպէս ծով
Զուգորդւում է նա ջրով
Կենսաբաշխ է ջուրը և`
Նրա կողքին ոսկին սև
Որդիներդ առնական
Թող որ միշտ մնան որսկան
Թէ հայի և թէ փարսու 
Չընկնեն ցանցը թշնամու
Վոլգա Ղազարեան
              (Դաւթեան)
ایران
سروده ولگا غازاریان ( داودیان)
ای ایران، ای وطن
فدایت شود این تن
درود بر خاک پاکت
جان می بخشم در رهت
باشی، کوچک دنیایی
ز هر نوع تو رهایی
طلای سیاه تو
بخشد بر سرت پرتو
همچون آب حیات بخش
در زیست ما دارد نقش
باشد که فرزندانت
در این ره، کنند مدد
تا که ز دست دشمن
به سر برند، در ایمن.
***
یکپارچگی ایران و وحدت ملی/دکتر پرویز ورجاوند
 
شکلگیری و حضور فعال سازمانهای سیاسی طی چند سده اخیر در کشورهای جهان، به ویژه ایجاد ‏حزبهای ماندگار و تأثیر گذار در مغرب زمین که تا به امروز به عنوان بدنه جامعه مدنی آن کشورها ‏نقشی اساسی را در سیاست گزاری و سازمان دهی دولتها در تمامی زمینه ها برعهده داشته اند، بحث ‏کلانی است که نیاز به تجربه و تحلیل رویدادهای تاریخی و تحولات ساختاری جامعه غرب دارد که ‏طرح آن در این نوشتار کوتاه نمیگنجد. اما بدون آن که بخواهم به چگونگی شکل گرفتن دیدگاه ها و ‏عملکرد سازمانهای سیاسی ایران از دوران مشروطه به بعد بپردازم و دلایل ناپایداری عمده آنها را بر ‏شمارم، لازم میدانم به یک نکته اساسی اشاره کنم و آن اینکه در میان چند سازمان سیاسی که تا به ‏امروز در ایران فعال بوده اند، شمار کمی از آنها دارای حضور فعال سیاسی هستند. در این نوشته ‏فرصت آن نیست که شرایط تاریخی ایران از دوران تجاوزگریهای استعمارگران غربی و به ویژه نقش ‏دو قدرت سلطه گر روس و انگلیس در دو سده گذشته، در سرزمینی وسیع به نام ایران زمین مورد بحث ‏قرار گیرد، ولی یادآور شوم که برای شناخت واقعی لطمه های شدیدی که به این سرزمین وارد شده ‏است و آگاهی از چگونگی انحطاطی که کشور ما در زمینه های مختلف به آن گرفتار آمده، راهی جز ‏تحلیل آگاهانه و متکی بر واقعیت و بر کنار از تحلیلهای ایدئولوژیک پیش ساخته، دست کم در ‏محدوده این دو سده نیست.‏
جریان نهضت پان ایرانیسم، حرکتی بود که با وجود گذشت شش دهه از حضور آن، هنوز چنان که باید ‏کوششی برای شناساندن اهمیت و ارزشهای نقشی که در بحرانیترین شرایط کشور بر عهده داشت، ‏صورت نگرفته است.‏
نهضت پان ایرانیسم در شرایطی از بطن جامعه ایران جوشید و پا به عرصه وجود گذاشت که مرحله ‏جدیدی برای تجزیه بخشهای دیگری از ایران به وسیله دو استعمارگر کهنه کار روس و انگلیس طرح ‏ریزی شده بود. بر خلاف دیگر سازمانها و حزبها و جریانهای سیاسی، این تنها سازمانی است که ‏هسته مرکزی و هیأت مؤسس آن را چهره های سیاسی شناخته شده و صاحب اعتبار جامعه در زمینه ‏های مختلف تشکیل نمیداد، بلکه آنان جوانان گمنامی بودند که به طور عمده سالهای آخر ‏دبیرستان را میگذراندند و هیچ گروه و جریان مطرحی از آنها حمایت نمیکرد و جز پول توجیبی ‏خودشان هیچ منبع درآمد دیگری نداشتند. ‏
نقش مؤثر پان ایرانیستها در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت و قدرت نمایی آنان در برابر ‏مانورهای حزب توده برای مرعوب ساختن ملت ایران نیز، پدیده ای نیست که نسل ما بتواند آن را از یاد ‏ببرد. حزب توده بر آن بود تا با ایجاد جو وحشت در همه جا، دولت ملی دکتر مصدق را ناتوان جلوه ‏دهد و در صورت برخورد با آشوب گران، بر آن مارک فاشیست و سرکوب گر زند. حضور نیروهای پان ‏ایرانیست در دانشگاه ها، دبیرستانها و کارخانه ها سبب شد تا یکه تازیهای حزب توده و توطئه های ‏در پس پرده انگلستان (به گفته دکتر مصدق؛ توده – نفتیها) فلج شود و سرانجام نهضت ملی شدن ‏صنعت نفت به نتیجه برسد. در این راه نیز حضور بیباکانه زنده یاد فروهر عاملی مؤثر به شمار می ‏آمد.‏
کسانی که دستور دشنه آجین کردن داریوش و پروانه فروهر را صادر کردند و بزرگترین ننگ را برای ‏خود خریدند و امروز با تمامی نیرو برآنند تا از فعالیت نیروهای ملی به صورت سازمانی، گسترده و آزاد ‏جلوگیری کنند، باید بدانند به دلیل سیاستهای نابخردانه آنان و نداشتن تعریفی روشن از منافع ملی ‏و مانورهای نادرست و تشنج آفرین به نیت تثبیت سلطه بر جامعه، کشور از نظر منافع کلان ملی در ‏شرایطی بسیار بحرانی قرار دارد. کشور کوچکی که در تمامی طول تاریخ تا زمان تجاوز تزارها، همیشه ‏بخشی از ایران به شمار می رفته است، به پشتیبانی آمریکا و همگامان آن در منطقه، بی شرمانه چشم ‏طمع به بخش هایی گسترده از میهن ما دوخته است یا شیخ نشینی با گستاخی، چشم طمع به جزایر ‏ایران دوخته است. همچنین وضع ما در قبال اوضاع بحرانی دو همسایه شرقی و غربی مان در موقعیت ‏نگران کننده و آسیب پذیری قرار دارد.‏
در چنین شرایطی، راهی جز تمکین در برابر خواسته های به حق ملت در جهت استقرار حاکمیت ملی، ‏ایجاد یک مجلس واقعی آزاد منتخب مردم و بازگذاردن دست نیروهای ملی برای بسیج جامعه به منظور ‏مقابله با تهدیدهای همه جانبه برای نجات کشور وجود ندارد. آن ها که برآنند برای حفظ قدرت ‏انحصاری خویش همه چهره های معتقد به استقرار یک حکومت ملی توان مند و واقع گرا را از پیش پا ‏بردارند، باید بدانند که بر سر شاخه بن می برند و به جریان های تجزیه گرا فرصت می دهند تا کشور را ‏به آشوب و درگیری های درونی بکشانند.‏
***
ایرانی‌بودن مقوله‌ی فرهنگی است، نه نژادی، دینی و زبانی. هنگامی که ایران‌زمین با شاهنشاهی هخامنشی شکل گرفت ما در آن، مردمانی با زبان‌ها، نژادها و دین‌های گوناگون می‌بینیم. پایه‌‌های ایران ما این‌چنین ریخته شده است. بنابراین ما نیز باید اندیشه‌ای حرکت کردیم که همه‌ی اقوام ایران بزرگ را در خود جای دهد.
"پندار" از حزب پان پان ایرانیست
***
ضرورت اتحاد عمل گسترده در خارج از کشور بمنظور پشتیبانی از مبارزات مردم ایران
دکتر همایون مهمنش
این روزها وقتی اخبار پیشرفت کشورهائی را میشنویم که پیش از برپائی حکومت دینی، در بهترین حالت با ایران قابل مقایسه بودند و امروز وضعی به مراتب بهتر از آن دارند، به عقب ماندگی کشورمان در نتیجه سی و یک سال حکومت جمهوری اسلامی افسوس میخوریم و وقتی بیاد می آوریم که نطفه رژیم تمامیت خواه کنونی در دیکتاتوری گذشته بسته شد، اهمیت آزادی در رابطه با زندگی بهتر، امنیت و پیشرفت، برایمان روشنتر میشود. اشتباه است اگر تصور کنیم بدون کوشش و تلاش دائمی و گسترده ما برای آزادی و دموکراسی، استبداد میرود و آزادی می آید. اگر طرفداران آزادی و دموکراسی از نیروی لازم برخوردار نباشند، بعید است بتوانند در دوران پر تلاطم آینده نقشی داشته باشند و حتی به اهداف مرحله ای خود برسند. جنبش ایرانیان برای دفاع از صلح و تحقق آزادی و دموکراسی وقتی میتواند یک نیروی موثر باشد که بطور پیوسته و متشکل، با هدف و برنامه عمل کند. امروز پشتیبانی فعالین خارج کشور برای تقویت مبارزات مردم در ایران ضروری و اتحاد عمل گسترده و فعال کنشگران سیاسی و فعالین حقوق بشر پاسخ مناسب به این ضرورت است.
با حاد شدن مسائل سیاسی و اقتصادی کشور و درماندگی رژیم در حل آنها، سران رژیم در کنار جنجال آفرینی، دروغگوئی، هجو و هذیان گوئی پاسخی جز سرکوب برای مردم و مخالفین ندارند. در حالیکه به مردم اجازه اعتراض در خیابان داده نمیشود و رسانه ها بخاطر انعکاس بطور نمونه اعتراضات کارگری تهدید میشوند، سران رژیم آزادانه به بسیج طرفداران خود در خیابانها و نمایش های ساختگی از استقبال خود میپردازند و تازه علی رغم برخورداری از کلیه امکانات موفق هم نیستند. مردم در یکسال و چند ماه گذشته، شفاف تر از همیشه نشان دادند که حکومت ولی فقیه را نمیخواهند. پاسخ حکومت به ابراز نظر مردم، گلوله، زندان، شکنجه، تجاوز و اعدام بوده است. در این مدت سران حکومت بطور کامل در مقابل مردم قرار گرفتند و در عمل نشان دادند که دیگر امیدی به همزیستی و جلب مردم در آینده نیز ندارند.
تمامیت خواهان که "حکومت" را با "سرکوب معترضین" مترادف میدانند هر گونه صدای اعتراض را با خشونت تمام در نطفه خفه میکنند. آنها ایران را از نظر اعدام  به نسبت جمعیت در صدر کشورهای جهان قرار داده اند. و از آنجا که جامعه گرفتار بحران های متعدد و غیر قابل حل است و مقاومت مبارزین و مردم همچنان ادامه دارد، چه بسا سرکوب و خشونت رژیم باز هم افزایش یابد. در چنین شرائطی مسئولیت ایرانیان خارج از کشور که زیر فشار مستقیم حکومت قرار ندارند، بیشتر از پیش است. از میلیونها ایرانی که در خارج از کشور زندگی میکنند، انتظار میرود که بخش مهمی از وقت و توان خویش را صرف دفاع از حقوق مبارزان و مبارزات داخل کشور نمایند و با امکاناتی که دارند، صدای مردم ایران را رساتر به گوش جهانیان برسانند. کم توجهی به این مسئولیت، بلا استفاده گذاشتن یکی از حربه های مهم مبارزه علیه دیکتاتوری است. فعالین سیاسی خارج از کشور میتوانند بسیاری از مسائل و خواست های جنبش را بدون بیم از سرکوب، بیان کنند. فعالیت های ایرانیان خارج از کشور چنانچه با محتوای درست و گستردکی لازم صورت گیرد، چه بسا بتواند در بعضی زمینه ها مانند دفاع از صلح نیز ایفای نقش نماید.
بعضی از هموطنان ابراز میکنند که بدون اوجگیری مجدد مبارزات در داخل، مبارزات خارج کشور تاثیر لازم را ندارد و باید منتظر ماند تا مبارزات مردم در ایران بار دیگر اوج بگیرد. این هموطنان بعضی نکات عمده را از نظر دور میدارند: درست است که همانند سال گذشته شاهد تظاهرات میلیونی مردم نیستیم، اما مقاومت همچنان با اشکال دیگر و در همه سطوح ادامه دارد. مبارزه گروه های مختلف اجتماعی مانند زنان، کارگران، بازاریان، دانشجویان، محصلین، استادان، معلمان، مادران عزادار، فعالین سیاسی و حقوق بشری، گروه های قوم گرا، اقلیت های دینی، متخصصین، روزنامه نگاران، شاعران، نویسندگان، هنرمندان سینما، وکلا، پزشکان، پرستاران، مراجع دینی و حتی نظامیان و در عرصه های اجتماعی از جمله دانشگاه، کارخانه، مدرسه، بازار، بیمارستان، حتی مساجد، مجالس ترحیم و دادسراها، ادامه دارد. خلاصه اینکه جامعه در اثر این مقاومت ها ملتهب است.
اینکه این مبارزات چگونه و چه موقع همزمان شوند تا صحنه را در دست گیرند، هنوز معلوم نیست. در واقع بطور طبیعی یک نوع تقسیم کار در جنبش انجام گرفته است که بر اساس آن یکایک بخش ها در جا و زمان مناسب آنچه را که در توان دارند انجام میدهند. به این ترتیب بخش های مختلف جنبش بر یکدیگر تاثیر دارند و با اقدامات خود عموما یکدیگر را تقویت میکنند. کوشش ایرانیان خارج کشور نیز بخشی از این تلاش هاست و مهم است که آنها نیز در زمان مناسب به اقدامات لازم دست زنند. ایرانیان خارج کشور نباید اجازه دهند که دیکتاتوری در ایجاد جو خفقان بر کشور و سرکوب مردم و مبارزین موفق باشد. آنها لازم است با رساندن اخبار مقاومت هموطنان در ایران به جهانیان، اقدامات رژیم کودتا را در خاطره ها همچنان زنده نگاهدارند و بدین ترتیب سهم خود را در پشتیبانی از مبارزات مردم درون کشور ادا نمایند.
جمهوری اسلامی همواره کوشش نموده، روحیه همبستگی مردم را تضعیف کند، آنها را از نیروهای اجتماعی جدا سازد، حتی الامکان با هم دشمن نماید. آنها را از موفقیت در مقاومت نومید کرده، بدین ترتیب ادامه استبدادش را ممکن سازد. مبارزات همبسته مردم ایران برای حقوق و آزادی های خود در سال گذشته نشان داد که دیکتاتوری اینبار آنچنان در نفاق افکنی موفق نبوده است. مردم از طیف های نظری مختلف بطور همبسته علیه دیکتاتوری بپا خاستند و اکثرا بدون تفاوت گذاشتن میان خودی وغیر خودی، از حقوق و آزادی های هموطنان دربند خود و قربانیان حکومت، دفاع نمودند. طرفداران دموکراسی میدانند که همبستگی ملی و دفاع از حقوق و آزادی ها، یک پیش شرط مهم برای استقرار دموکراسی است.
 اتحاد عمل ممکن است
در سال گذشته، همزمان با اوج مبارزات همبسته مردم در ایران، شاهد بودیم که  ایرانیان آگاه خارج کشور نیز، به نحو شایسته ای از این مبارزات پشتیبانی کردند. آنها در کنار مبارزین درون کشور، جهانیان را از فقدان مشروعیت رژیم، تقلب بزرگ انتخاباتی و جنایاتی که علیه زندانیان سیاسی تا مردم عادی صورت گرفت، آگاه نمودند. در این دوره شاهد اتحاد عمل ایرانیان از طیف های متفاوت در نقاط مختلف جهان بودیم که توانسته بودند با تعقل، صبر و تحمل، موانع اتحاد عمل را از میان بردارند و در کنار هم برای اهداف مشترک بکوشند. یک نمونه این اتحاد عمل، اعتراض به احمدی نژاد در سپتامبر 2009 هنگام سفر وی به نیویورک بود.
این حرکت ها نشان داد که اتحاد عمل بمنظور پشتیبانی از مبارزات مردم ایران ممکن است و هموطنان خارج از کشور میتوانند با اتحاد عمل خود به پشتیبانی از ملت خود و افشا رژیم در همه سطوح بپردازند. امروز این حرکت ها در خارج کشور افول کرده اند و روشن است که از سر گرفتن و گسترش آن ساده نیست. اما چنانچه اشاره شد حرکت خارج کشور برای جنبش یک ضرورت است که لازم است به آن پاسخ داده شود. این حرکت بدون اتحاد عمل بجائی نمیرسد. بار دیگر زمان آنست که جمع قابل ملاحظه ای از هموطنان به مبارزه مشترک جلب شوند و ایرانیان خارج کشور به عنوان بخشی از جنبش مبارزاتی مردم ایران سهم خود را در این حرکت ملی ادا نمایند.
 چشم انداز
در صورت ادامه و گسترش اتحاد عمل، ضرورت ارتباط منظم تر بخش های مختلف آشکار خواهد شد. اقدام مناسب در این مرحله میتواند ایجاد یک اتحاد ملی و انتخاب مرکزیتی باشد که اتحاد عمل های همبسته در شهرهای مختلف ولی بدون ارتباط کافی با یکدیگر را هماهنگ و بدین ترتیب موثرتر سازد.
 در اتحاد ملی کلیه شرکت کنندگان لازم است از حقوق مساوی برخوردار باشند و به نظرات و عقاید یکدیگر عمیقا احترام بگذارند. این اتحاد نمیتواند به هیچ فرد، جریان یا گروه سیاسی وابسته باشد. اگرچه ایجاد چنین اتحادی منوط به به پشتیبانی جریان های سیاسی و کنشگران اجتماعی است، اما نمیتواند از "بالا" توسط جریان های مزبور بوجود آید، بلکه نتیجه کوشش اتحاد عمل ها در نقاط مختلف برای هماهنگی و اثر گذاری بیشتر است.
چنین اتحادی باعث تقویت و تداوم مبارزات دموکراتیک میشود و از آنجا که محلی برای ارتباط تشکل ها، فعالین سیاسی، صنفی و حقوق بشری با یکدیگر و جمع وسیعتری از هموطنان و نتیجتا کمکی به پیشبرد اهداف دموکراتیک آنها نیز میباشد، انتظار میرود جریانهای مختلف فکری و دموکرات نیز از چنین نهادی پشتیبانی نموده، مشترکا مانند ستون فقرات، برای حفظ و تداوم آن عمل کنند.

***
پان ایرانیست‌های دربند را آزاد کنید.
زندانیان سیاسی را آزاد کنید.


***
به سرویس رایگان وبگاه میهن دوستان ایران بپیوندید و مطالب میهن دوستانه ی خود  را در آن منتشر کنید این تارنما امکان انتشار مطالب را یه صورت ایمن برای شما فراهم می کند:
 تارنمای هواداران پان ایرانیسم:
فیسبوک هواداران پان ایرانیسم:
 تارنمای حزب پان ایرانیست:
تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
 تارنمای تريبون آزاد پان ايرانيست در خوزستان:
کانال یوتیوب حزب پان ایرانیست
فیسبوک حزب پان ایرانیست:
 
حزب پان ایرانیست
همبستگی‌ ملی‌ . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی‌: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید.

سروده زیبای درجای جای خاک وطن فر ایزدیست از سرور ر (پ) طلایی

درجای جای خاک وطن فر ایزدیست باشد که یادمان نرود نیک نامی اش ایران به بارگاه فلک فخر میدهد من وارث تمامی فرهنگ مانی اش جمعی به نام شیخ ریاکا...