۱۳۹۰ دی ۲۲, پنجشنبه

نامه پان ایرانیسم شماره ۴۱ – در انتخابات فرمایشی شرکت نخواهیم کرد


نامه پان ایرانیسم شماره ۴۱ – در انتخابات فرمایشی شرکت نخواهیم کرد

نامه پان ایرانیسم
هواداران پان ایرانیسم در برون مرز
دوره دو، شماره ۴۱ – چهار شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۰ – ۱۱ ژانویه ۲۰۱۲

درود بر هم میهنان گرامی‌:
مطالب زیر تقدیم میشوند:
  • در انتخابات فرمایشی جمهوری اسلامی شرکت نخواهیم کرد
  • انتقال شاهین زینعلی و ابوالفضل عابدینی از بند ۳۵۰ به بند ۲۰۹ زندان اوین
  • تفهیم اتهام فعالان پان ایرانیست در شاهین شهر
  • هرانا؛ سامان آریامن از زندان کارون آزاد شد
  • یکسال از درگذشت پندار ایران گذشت
  •  بیانیه سازمان جوانان حزب پان ایرانیست پیرامون حمله ترکیه به کردها
  •  بانگ بلند سیمین بهبهانی علیه جنگ و ویرانی در ایران
  • پان‌عربیسم چیست؟ ریشه‌ها و آموزه‌ها
پاینده ایران
هواداران پان ایرانیسم در برون مرز

پاینده ایران
نوزدهم دیماه ۱۳۹۰

در انتخابات فرمایشی جمهوری اسلامی شرکت نخواهیم کرد

هم‌میهنان گرامی
سازمانهای برونمرزی حزب پان ایرانیست انتخابات پیش روی جمهوری اسلامی را، همانند دیگر انتخابات این رژیم در سه دهه گذشته، فرمایشی و نمایشی میدانند و در آن شرکت نخواهند کرد. ما بر این باوریم که شرکت در این انتخابات تنها بهانه‌ای برای سواستفاده تبلیغاتی رژیم فراهم خواهد کرد.
بدنبال سرکوب ددمنشانـۀ تظاهرات آزادیخواهانه مردم توسط مزدوران رژیم پس از انتخابات سال ۸۸، هرگونه شبهه ای دربارۀ فاقد مشروعیت بودن این نظام در برگزاری انتخابات آزاد از میان رفت. تحریم انتخابات رژیم استبداد سیاه بر هر ایرانی آزادیخواه بایسته است.
انتخابات آزاد و راستین همانا برگزاری یک همه پرسی، آن هم با نظارت بین‌المللی، برای تعیین نظام آینده ایران خواهد بود.
سازمانهای برونمرزی حزب پان ایرانیست
***

 انتقال شاهین زینعلی و ابوالفضل عابدینی از بند ۳۵۰ به بند ۲۰۹ زندان اوین

شاهین زینعلی و ابوالفضل عابدینی دو عضو حزب پان ایرانیست که مدتی است در بند ۳۵۰ زندان اوین در حال گذراندن دوران محکومیت خویش هستند روز شنبه بصورت کاملا اتفاقی و بدون اطلاع به بند ۲۰۹ اوین منتقل شدند.
به گزارش منابع حقوق بشری، دو زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین از بند مذکور خارج و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند.
به گزارش ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران، شاهین زینعلی و ابوالفضل عابدینی دو زندان محبوس در بند ۳۵۰ روز گذشته از بند خارج و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند.
علت انتقال این دو زندانی به بند ۲۰۹ از سوی ماموران وزارت اطلاعات اعلام نشده است.
ابوالفضل عابدینی روزنامه نگار و فعال حقوق بشری که به اتهام عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و حزب پان ایرانیست و ارتباط با دول متخاصم به ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
شاهین زینعلی نیز از اعضای حزب پان ایرانیست و دانشجوی محروم از تحصیل، از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات است که در پی محکومیت ۲ سال و ۹۱ روزه خود به اتهام اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام از طریق عضویت در حزب پان ایرانیست از دی ماه سال گذشته تا کنون در زندان اوین به سر می برد.
لازم به ذکر است که این دو فعال سیاسی از زمان بازداشت خود تا کنون از حق مرخصی محروم بوده اند و به تازگی نیز ملاقاتهای حضوری شان لغو گشته است.
***

 تفهیم اتهام فعالان پان ایرانیست در شاهین شهر

روز پنج شنبه هشتم دی ماه سال جاری، پنج تن از فعالین سیاسی پان ایرانیست به دادگاه انقلاب شاهین شهر استان اصفهان احضار شده و در پی این احضار اتهام «تبلیغ علیه نظام» به آنان تفهیم شد.
آقایان رضا کرمانی، حسین شهریاری، حجت کلاشی و دو تن دیگر روز پنج شنبه در دادگاه انقلاب شاهین شهر حضور یافتند و دفاعیات خود را در خصوص اتهامات وارده به بازپرسی این دادگاه اعلام نمودند.
این سه تن سال گذشته در ۳۰ کیلومتری اصفهان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بند الف ط زندان اصفهان منتقل و پس از مدتی به قید وثیقه از زندان آزاد شدند.
***

هرانا؛ سامان آریامن از زندان کارون آزاد شد

خبرگزاری هرانا – سامان آریامن، فعال سیاسی پس از دوماه بازداشت روز یکشنبه هجدهم دیماه با قرار وثیقه موقتا آزاد شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، سامان آریامن دانشجوی رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اهواز ۱۷ دیماه سال جاری توسط مامورین امنیتی خوزستان در منزل خود در اهواز بازداشت شد و یکماه در بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز زیر بازجویی شدید قرار داشت. سپس به زندان کارون اهواز منتقل شد و پس از گذراندن یکماه در بند سیاسی این زندان، با تودیع وثیقه ۸۰ میلیون تومانی آزاد گردید.
اتهامات سامان آریامن عضویت در حزب پان ایرانیست، توهین به بنیانگذار انقلاب، توهین به مقدسات، تشکیل گروه غیرقانونی (انجمن مهر) و هواداری از نظام شاهنشاهی عنوان شده است.
بازپرسی وی در شعبه دو دادگاه انقلاب اهواز در جریان است.

***

 یکسال از درگذشت پندار ایران گذشت

از ۱۶ دیماه ۱۳۸۹ روزی که پندار ایران نگاه ژرفش را به میهن فرو بست یکسال میگذرد. یاد و خاطره محسن پزشکپور مردی که برای ایران زیست و لحظه لحظه زندگیش را صرف پیشرفت و عظمت میهن کرد را گرامی میداریم. یاد و خاطرش گرامی باد و راهش که همانا عظمت ایران است پر رهرو.

***

 بیانیه سازمان جوانان حزب پان ایرانیست پیرامون حمله ترکیه به کردها

به نام خداوند جان و خرد
پاینده ایران
در نخستین ساعات بامداد هشتم دی ماه ، جنگنده های نیروی هوایی ترکیه در حمله به نوار مرزی این کشور با عراق، دهها تن از هم تباران کرد آن سوی مرز را به خاک و خون کشیدند.
جامعه جهانی امیدوار بود تا با تحولات ایجاد شده در ساختار سیاسی ترکیه و تبلیغات ورود این کشور به جرگه کشورهای دموکراتیک، رویه ی سابق در قتل عام و نفی موجودیت کردها و میراث شوم و ناپسند خلافت عثمانی در نفی هویت و ظلم و ستم بر میلیون ها تن از مردم ارمنی آن سرزمین و نژاد کشی به کنار گذاشته شود; اما تضییع گسترده حقوق انسانی، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی میلیون ها کرد و در مورد اخیر کشتار دهها تن از غیر نظامیان و روستاییان، به بهانه مبارزه با تروریسم، این نگاه جامعه جهانی را با تردید جدی مواجه می سازد.
سازمان جوانان حزب پان ایرانیست امیدوار است دولت همسایه ترکیه، با کنار گذاشتن روشهای خشن و مردود گذشته و با درک مقتضیات دنیای مدرن، در مورد حقوق ومطالبات به حق کردها و دیگر اقوام ساکن در این کشور، راه حلی منطقی و مدرن ایجاد نماید.
ما معتقدیم تحولات آتی جهانی و منطقه ای در مسیر بیداری و هماهنگی اقوام جامعه بزرگ ایرانی خواهد بود.در این شرایط حساس، سکون و بی تحرکی دستگاه دیپلماسی نسبت به سرنوشت ایرانی تباران منطقه، منطبق بامنافع ملی نخواهد بود.در این راستا سازمان جوانان حزب پان ایرانیست از مسولان و اولیای امور در داخل کشور هم می خواهد که حساسیت بیشتری نسبت به وضعیت هم تباران کرد در آن سوی مرزها داشته باشند.
پاینده ایران
سازمان جوانان حزب پان ایرانیست
یازدهم دی ماه ۱۳۹۰ خورشیدی
***

بانگ بلند سیمین بهبهانی علیه جنگ و ویرانی در ایران

خِرَد کجاست که من این چنین ازو دورم؟!
چه شد مرا که ز تدبیر و رای مهجورم؟!
نشسته بر سِرجا میهماِن منزلِ من:
چو گرگ هار بر او، بی بهانه می شورم
که گفت بشکنمش سر به سنگ کینه و قهر؟
سپس به پاش درافتم که: آی معذورم!
چه لازم است “دگرکیش” را شوم دشمن
به ادعا که به امر خدای مامورم
چرا همیشه جهان را به جنگ می خوانم
مگر ندیده ی این نکبتم، مگر کورم؟!
هنوز گور شهیدان تَر است از اشکم
ز جنگ گویم اگر، مست ِ آب ِ انگورم
گرو گرفتن ِ انسان چه ارمغان آورد
به جز بلا که بدان شیوه باز مغرورم؟!
چو کودکی که ندارد نهفته ریگ به مشت
نمی گشایم و بازیگرانه مسرورم
سزد به صدق و صفا مشت بسته باز کنم
که بیش ازین نَبُوَد قهر و کینه مقدورم.
۱۰ آذر ماه ۱۳۹۰
سیمین بهبهانی
***

بیستم دیماه سالروز شهادت امیر کبیر سردار ترقی ایرانزمین

در اینجا بجاست که در چند بیت کوتاه سخنی با حاجب الدوله بگویم. همو که کردارش نامی ننگ از او در تاریخ به یادگار گذاشت.

ای حاجب الدوله
آن لحظه که تیغ بر کشیدی
آن لحظه که تیغ بر نهادی
آن لحظه که خون ز رگ برون زد
آن لحظه که شیر در فکندی
حاجب تو بگو تو ای جلاد
در چشم امیر ما چه دیدی؟
اما تو نگو ،نگو تو حاجب
تا گویمت آن لحظه چه دیدم
دیدم در آن دو چشم رخشان
آینه ای از ملت ایران
دیدم که دوای درد ملت
پر پر شده در همین جنایت
آهی ز ته دلش برآمد
افسوس بر این همه حماقت
سروده : مهدی ملکی
یادش گرامی و راهش ادامه دار باد
***

پان‌عربیسم چیست؟ ریشه ها و آموزه ها

کورش محسنی
پان‌عربیسم اندیشه ای است که همچون جریان پان ترکسیم میکوشد تا گونه ای ملی گرایی عربی راه انداخته و سرانجام جُداسَری جهان عرب و یکپارچگی همگی بخشهای آن در یک کشور را دنبال میکند. درباره سرآغاز این اندیشه, دیدگاه های گوناگونی وجود دارد و شماری از نویسندگان عرب ریشه آن را در دوران جاهلیت پیش از اسلام و یا عصر نهضت شعوبیه میدانند. ولی پس از اسلام با به وجود آمدن شمار زیادی از عرب زبانان(در مصر و میان رودان و غیره) که تباری جز عرب داشتند, این احساس خویشاوندی و هم تباری از میان رفت.
اگرچه این اندیشه پیشینه ای بیشتر دارد ولی تا پیش از سده ۲۰ هیچ جنبش سیاسی برجسته ای برپایه پان‌عربیسم انجام نشد. در هر روی این جنبش در آغاز برای مبارزه با ترکان و عثمانیها آغاز شد و این ماجرا را نویسنده ای سوری به نام «عبدالرحمان کواکبی» در “طبایع الاستبداد”(۱۸۹۸) در مصر منتشر کرد. او بر این باور بود که خلافت باید به جایگاه راستین خود که از دیدگاه او میان اعراب بود بازگردد. در سال ۱۹۰۷ عثمانیها کشتار ارمنیها را همچون زمان «عبدالحمید» دوم دنبال کردند و انجمنهای عرب و دیگر اقوام غیرترک را بستند و کار تحمیل فرهنگ ترکی بر دیگر اقوام به ویژه اعراب را آغاز کردند و اینچنین بود که نخستین بذر جنبش جدایی‌خواهی اعراب در خاک عثمانی جوانه زد.
گونه‌ی سیاسی آن در ۱۹۳۰ به دست «میشل عفلق» در سوریه بنیان گذاشته شد. او بنیان‌گذارحزب بعث بود. از خواست‌های این اندیشه‌ی نژادپرستانه این است که ملت های پیرامون چون ایرانی‌ها(مرزهای درونی ایران و کردهای جدا افتاده از کشور ایران) و ترک‌ها تضعیف شوند. خواست بعدی یکپارچگی و ایجاد یک کشور, از گردآمدن کشورهای گوناگون عربی بود که سوریه و مصردر این راه در میان سال‌های ۱۹۵۸ و ۱۹۶۱ به آن دست زدند. «جمال عبدالناطر» رئیس جمهور مصر در ۱۹۶۰ پرچم‌دار پان‌عربیسم بود ولی شکست سخت اعراب در جنگهای شش روزه باعث شد تا این جنبش خودبه خود تضعیف گردد.
امروزه جنبش‌های وابسته به دستگاه‌های امنیتی برون‌مرزی در بخش‌هایی از کشور ایران چون خوزستان که دارای جمعیتی نزدیک به ۱٫۵ میلیون عرب‌زبان است کار گسترش اندیشه‌ی پان‌عربیسم را آغاز کرده‌اند. در این راه بی‌گمان افزون بر کمک‌های مالی سازمان‌های سیاسی بیرون از ایران, کشورهای عربی حاشیهی خلیج فارس نیز تقویت هر چه بیشتر این گروهک‌های جدایی‌خواه را دنبال می‌کنند. گواه این مدعا همکاری و همیاری شبکه‌های عربزبانی چون الجزیره با گروهک‌های جدایی‌خواه پان‌عرب در رویدادهای سال ۱۳۸۴ و … است.
در این رویدادها شماری از جوانان عرب زبان ایرانی که شوربختانه در پی تبلیغات و دروغ‌پردازی‌های گروه‌های پان‌عرب هویت و پیوند نزدیک خود را با دیگر اقوام ایرانی و در کل ملت بزرگ ایران فراموش کرده بودند دست به ناآرام ساختن شهر اهواز زدند و شعارهای جدایی‌خواهانه و نژادپرستانه‌ای چون «اینجا عربستان است, اینجا زمین عرب است!» را مطرح ساختند. این در حالی است که بر همگان آشکار است برای نمونه ترکیب جمعیتی شهر اهواز در این واپسن سال‌ها برهم خورده و در پی مهاجرت‌های فراوان شمار عرب‌زبانان این شهر افزایش چشم‌گیری داشته و به نزدیک نیمی از جمعیت اصلی مرکز استان خوزستان رسیده. در آینده آشکار شد اینگونه ماجراها به دست گروهکی به نام «جبهه ی آزادی خلق عرب» مستقر در انگلستان رقم خورده است.
تغییر نام «اهواز» به «الاحواز» یا «آبادان» به «عبادان» و «خلیج فارس» به «خلیج عربی» و از این دست تحریف‌های تاریخی از دیگر فعالیت‌های گروه جدایی‌خواه پان‌عربیسم در خوزستان است. از اهمیت و جایگاه خوزستان در زمان هخامنشیان و ساسانیان که بگذریم با بررسی منابع معتبر اسلامی در میابیم که این بخش همواره خوزستان نامیده شده و هیچ گاه نام‌های دروغینی چون عربستان را برخود نداشته است!
در کهن‌ترین کتاب جغرافیایی به زبان فارسی(۳۷۲ه.ق) که “حدودالعالم من المشرق‌الی‌المغرب” نام دارد, حدود خوزستان چنین آمده است: «ناحیتی است که مشرق وی پارس است و حدود سپاهان, و جنوب وی دریاست و بعضی از حد عراق, و مغرب وی بعضی از حدود عراق است و سواد بغداد و واسط, و شمال وی شهرها ناحیت جبال است…»
همین نویسنده شهرهای مهم خوزستان را «اهواز, اسک, رامهرمز, رام اورمزد, شوش, وندوشاور(آرامگاه یعقوب لیث)» یاد کرده است. این نام‌ها آشکارا ریشه‌ای ایرانی دارند.
«مقدسی» (۳۷۵ ه.ق) در “احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم”, در زیر نویس عنوان «خوزستان», اهواز را مرکز آن و شهرهایش را شوش, جندیشاپور, شوشتر, عسکر, دورق, رامهرمز یاد کرده است و خوزستان را سرزمینی عجمی{ایرانی و غیرعرب} نامیده است. و پیرامون زبان مردم خوزستان می‌گوید: «در سرزمینهای عجم, فصیحتر از زبان خوزستان نباشد. ایشان فارسی خود را با تازی بسیار می‌آمیزند…»
«بستانی»(۱۸۸۳ م.) از اهالی لبنان نیز در “دائره المعارف بستانی” درباره‌ی خوزستان در زمان ناصرالدین شاه قاجار چنین می گوید: «آن جا یکی از ولایات ایران است که نام باستانی آن شوشنه بوده و از شمال به لرستان و از جنوب شرقی به فارس و از جنوب به خلیج فارس و از مغرب به ولایت بغداد محدود است».
نام‌گذاری دروغین «عربستان» به جای خوزستان در دهه‌ی نخست سده‌ی ۲۰ میلادی در پی دخالت دولت انگلیس و نیز به انگیزه‌ی سستی دولت قاجاری آغاز شد. انگلیس و روسیه تزاری در سال ۱۹۰۷ ایران را به دو بخش تقسیم کرده بودند. دولت انگلیس در نزدیک سال ۱۹۰۹ شیخ خزعل را به عنوان فرمانروای بخش نفت خیز خوزستان به رسمیت شناخت و پشتیبانی از او و جداسری وی را تضمین نمود و اینچنین به مرزهای درونی ایران دست اندازی کرد. بایسته است اشاره شود که انگلیسی‌ها به شیخ خزعل سالیانه ۶۵۰ لیره در ۱۰سال نخست و ۱۵۰۰ لیره پس از آن, اجاره بهای پالایشگاه خود را که در خوزستان بود پرداخت می‌کردند.
سرانجام رضاشاه در نزدیک سال ۱۳۰۳ با همه‌ی کارشکنیهایی که بر سر راهش بود توانست به ۱۵ سال تاراج منابع نفتی ایران و اشغال خوزستان به دست شیخ محمره با پشتیبانی انگلیس, پایان دهد.
سال‌ها پس از آن در پی اختلاف شاه ایران با «جمال عبدالناصر» رئیس جمهوری مصر که به قطع روابط در سال ۱۹۶۰ انجامید, رئیس جمهور مصر از اتحادیه‌ی عرب خواست که استان خوزستان را عربستان بنامند و در پی آن خلیج فارس نیز خلیج عربی خوانده شود. کشور عراق نیز پس از جداسری در سال ۱۹۲۰ با ایران بر سر اروندرود درگیر بود و آن را به پشتیبانی انگلیس حق خود می‌دانست و رودخانه‌ی مرزی نمی‌شناخت. تا آنکه در ۲ اردیبهشت سال ۱۳۴۸ نخستین کشتی ایرانی با پشتیبانی ناوچه‌های جنگی ایران از این روخانه گذر کردند و کشور عراق نتوانست واکنشی نشان دهد. اینگونه بود که دولت عراق هماهنگ با مصر و اتحادیه‌ی عرب خوزستان را عربستان خوانده و ادعا کرد که بخشی از کشور عراق بوده و ایران آن را اشغال نموده است. این دولت ایستگاه های رادیویی راه اندازی کرد و آن را در اختیار جدایی خواهان قرار داد.
پس از قرارداد الجزیره در سال ۱۹۷۵ این ماجرا به بوته‌ی فراموشی سپرده شد تا اینکه پس از انقلاب اسلامی دولت عراق با تجاوز نظامی به ایران این قرارداد را لغو کرد. صدام در این سال‌های واپسین پرچم‌دار اصلی جریان پانعربیسم بود و پس از پایان کار او نیز ضربه‌ی سختی به جدایی خواهان اندک شمار در خوزستان وارد آمد.
کشور امارات نیز از دیگر کشورهایی است که به این اندیشه‌ی نژادپرستانه دامن میزند. پس از بازپسگیری سه جزیره ی تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی که در زمان چیرگی انگلیس‌ها به چند شیخ واگذار شده بود این کشور که برپایه‌ی آمارهای تایید نشده, بیشتر جمعیت آن را غیرعرب‌تباران تشکیل می‌دهند, نه تنها ادعای مالکیت این سه جزیره‌ی استراتژیک را دارد, بل‌که در کتاب‌های درسی خود استان‌های خوزستان, هرمزگان, بوشهر و حتی بخش‌هایی از استان سیستان و بلوچستان را عربستان خوانده و اینچنین به مرزهای ایران دست اندازی می‌کند.
—————————-
۱- آسایش طلب, محمدکاظم: “پان عربیسم”, دانشنامه ی جهان اسلام
۲- متینی, جلال ۱۳۸۴: “خوزستان و تمامیت ارضی ایران”, مجله ایران شناسی, سال هفدهم, شماره ی
***

پان ایرانیست‌های دربند و زندانیان سیاسی را آزاد کنید.

***

تارنمای هواداران پان ایرانیسم:
تارنمای نامه پان ایرانیسم
فیسبوک هواداران پان ایرانیسم:
تارنمای حزب پان ایرانیست:
تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
تارنمای تریبون آزاد پان ایرانیست در خوزستان:
کانال یوتیوب حزب پان ایرانیست
فیسبوک حزب پان ایرانیست:
 حزب پان ایرانیست
همبستگی‌ ملی‌ . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی‌: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سروده زیبای درجای جای خاک وطن فر ایزدیست از سرور ر (پ) طلایی

درجای جای خاک وطن فر ایزدیست باشد که یادمان نرود نیک نامی اش ایران به بارگاه فلک فخر میدهد من وارث تمامی فرهنگ مانی اش جمعی به نام شیخ ریاکا...