۱۳۸۹ اسفند ۲۰, جمعه

نامه پان ایرانیسم ایرج افشار؛ ایرانشناس و کتابشناس ایرانی درگذشت


 
نامه پان ایرانیسم
هواداران پان ایرانیسم در برون مرز
(سازمان پان ایرانیست)
دره دو، شماره ۸- پنج شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۸۹- ۱۰ مارس۲۰۱۱
ایرانی بودن مقوله فرهنگی است، نه نژادی، دینی و زبانی. هنگامیکه ایران زمین با شاهنشاهی هخامنشی شکل گرفت ما در آن، مردمانی با زبانها، نژادها و دینهای گوناگون میبینیم. پایه های ایران ما اینچنین ریخته شده است. بنابراین ما نیز باید اندیشه ای حرکت کردیم که همه اقوام ایران بزرگ را در خود جای دهد.
"پندار" از حزب پان پان ایرانیست
درود بر ایراندوستان گرامی‌،
مطالب زیر تقدیم میشوند:
- ایرج افشار؛ ایرانشناس و کتابشناس ایرانی درگذشت
- استاد ایرج افشار درگذشت سروده‌ای از شهربراز
- دریغا مردی که افشار بود م.سحر
- سالروز دستگیری ابوالفضل
- بیانیه سازمان جوانان حزب پان ایرانیست پیرامون شهادت فرزندان میهن
- پان‌ایرانیسم چیست و چه می‌گوید
- چندی است دلم یک دله با فتنه گران است -سروده ای از شاعر پان ایرانیست استاد مصطفی بادکوبه ای
پاینده ایران
هواداران پان ایرانیسم در برون مرز
(سازمان پان ایرانیست)
***
ایرج افشار؛ ایرانشناس و کتابشناس ایرانی درگذشت
http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2011/03/110309_l41_iraj_afshar_obituary.shtml
 
ایرج افشار، کتابشناس و پژوهشگر حوزه ایرانشناسی و مولف، مصحح و مترجم حدود ۳۰۰ عنوان کتاب درگذشت.
آقای افشار پس از طی یک دوره بیماری خونی در ۸۵ سالگی در بیمارستان جم تهران درگذشت.
اسکندرنامه، انجونامه، گاه شماری در ایران قدیم، و جستارها درباره نسخه خطی از جمله آثار اوست.
ایرج افشار در سال ۱۳۰۴ در تهران به دنیا آمد و در دبستان زرتشتیان و شاهپور تجریش و دبیرستان فیروز بهرام تحصیل کرد.
او فرزند محمود افشار، روزنامه نگار و شاعر موسس مجله آینده، بنیادگذار موقوفات دکتر محمود افشار یزدی و یکی از استادان مدرسه دارالفنون بود.
ایرج افشار در سالهای ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۵ به عنوان مدیر داخلی مجله آینده فعالیت داشت و پس از درگذشت پدرش، سردبیری این مجله را بر عهده گرفت.
آقای افشار در سال ۱۳۲۸ با ارائه رساله اقلیتها در ایران در رشته حقوق قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. سردبیری مجله سخن به صاحب امتیازی پرویز ناتل خانلری، مدیریت مجله کتابهای ماه (که با همکاری موسسه انتشاراتی فرانکلین منتشر میشد)، سردبیری مجله راهنمای کتاب (به صاحب امتیازی احسان یار شاطر) از جمله فعالیتهای او در حوزه مطبوعات پیش از انقلاب ایران بوده است.
ایرج افشار مجله کتابداری، نشریه کتابخانه مرکزی تهران را راه اندازی کرد و مدتی مدیر فنی دوره کتابداری "شورای خواندنیهای نوسوادان" (کمیسیون ملی یونسکو) بود.
او همچنین مدتی ریاست کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران و ریاست مرکز ملی کتاب وابسته به کمیسیون ملی یونسکو را بر عهده داشت.
ایرج افشار همچنین عضو هیئت ناظر دانشنامه ایرانیکا، عضو افتخاری انجمن مطالعات ایرانی در آمریکا و کتابشناس آثار فارسی در دانشگاه هاروارد بود.
یادداشتهای محمدعلی فروغی آخرین کتاب منتشر‌شده از اوست و آخرین یادداشت او با عنوان تازههای ایران شناسی در زمینه‌ فرهنگ، تاریخ و ادبیات، در تازه ترین شماره مجله بخارا منتشر شده است.
آقای افشار قرار بود در ماه سپتامبر ۲۰۱۱ در رشته تاریخ از دانشگاه اسکاتلند دکترای افتخاری بگیرد.
***
استاد ایرج افشار درگذشت
چهارشنبه ۱۸/اسفند/۱۳۸۹ - ۹/مارچ/۲۰۱۱
شهربراز
خبر کوتاه بود. تنها چند خطی بداهه می‌نویسم که دست و دلم به نوشتن نمی‌رود.
گفت یکی «ایرج افشار» رفت - رفتن او بر دل ما باد زفت
باور من نیست که او درگذشت - مرد خرد زنده‌ی جاوید گشت
تا که جهان هست از «ایرج» نشان - هست بر ایران و در ایرانیان
*******
هر وجب از خاک تو ایران زمین - خاطره‌ای دارد از آن نازنین
گام زده بر سر هر رهگذر - کرده سفر در همه کوه و کمر
خاطره بنوشته، خبر داده ناب - گاهی یکی جمله و گاهی کتاب
«سنگ مزاری به فلان روستا - داشت چنین خط و چنان محتوا»
یا «ز فلان مرکز دانشگهی - یافتم از نسخه‌یشان آگهی»
******
جای تو خالی است در ایران ما - شد ز «بُخارا» مه تابان ما
آه و صد افسوس که این روزگار - بسته کمر تنگ ز بهر شکار
می‌رود هر روز بزرگی ز دست - سرو قدی می‌شود از مرگ پست
وای غلط گفتم و این سروران - مرگ ندارند بدان بیگمان!
******
ایرج افشار به تو آفرین - از من و از مردم ایران زمین
تا به ابد یاد تو جاوید باد - خانه‌ی تو در دل خورشید باد!
***
دریغا مردی که افشار بود
 م.سحر
 
وقتی مرد بزرگی میمیرد جهان ما یک پله به تاریکی بیشتر میگراید.ـ
ایرج افشار از آنها بود. دهخداوار زیست و دهخداوار، نامبُردار و سبکبال از میان ما رفت.ـ قطعا جمعیت ملیونی تابوت او را مشایعت نخواهد کرد اما همه ایران با اوست .
یادش چون نامش پایدار
***
سالروز دستگیری ابوالفضل
 
یک سال پیش بود که با یکی از دوستان صحبت میکردم. بعد از چند جمله کوتاه به ناگاه گفت
-میدونی ابوالفضل دستگیر شد !!!
-چی؟
-ابوالفضل به وضع دهشتناکی دستگیر شد.
-چطور؟ آخه چرا؟
-نصفه شبی مامورهای امنیتی ریختند تو خونش، همه چیز را شکستند، حتی در و پنجره همسایه ها را، خودش و خانوادش را هم به باد ضرب و شتم و دشنام و ناسزا گرفتند. ابوالفضل را هم دستگیر کردند بردند !
سکوت،سکوت،سکوت …
-نگران هستم، ناراحت، بروم
-برو،به امید گرفتن خبری از ابوالفضل و آزاد شدنش.
همانطور که نشستم به یک نقطه خیره میشوم، در سوالات و افکار خودم غوطه ور.
چرا؟آخه چرا؟ به چه جرمی؟
مقالات, مصاحبه ها، و اخبار مربوط ابوالفضل را از پیش دنبال میکردم. همیشه شجاعت و حس انسان دوستی او برایم قبل تحسین بود و بسیار جالب که به این جوانی چگونه از درد و رنج جامعه و مردم با خبر است، این مشکلات روح جوان او را چطور لمس کرده، با چنین شجاعت و دلیری فعالیت میکند، و خواست هم میهن را مقدم بر خواست خود قرار داده است.
روزهای بیخبری یکی پس از دیگری از پی هم میگذرند. فقط میدانیم ابوالفضل در سلول انفرادی زندان کارون اهواز حبس است. بدون حق ملاقات. پس از چندی خبردار میشویم که ابوالفضل به اوین منتقل شد!!؟
تشویش، نگرانی، حالا چه میشود؟چرا؟
سوال،سوال، باز هم سوال، توی سرم سوالها دوران میکند. پاسخگویی اما نیست!
همزمان با ورود ابوالفضل، وکیلش،دکتر اولیایی فرد، نیز دستگیر میشود، وکیل و موکل هر دو در بند!! ابوالفضل در بدو ورود با ضرب و شتم شدید و فشارهای روحی و جسمی مامورین امنیتی روبرو شده و در کلینیک زندان بستری میشود. پس از آن نیز به سلول انفرادی، بند ۲ الف، بدون حق ملاقات و تلفن منتقل میشود. در این ضمن دادگاه نیز حکم را صادر میکند، یازده سال و نیم حبس تعزیری !!!
چند روز بعد دکتر اولیایی فرد آزاد میشود و من با نگرانی هرچه تمامتر از ایشان جویای حال ابوالفضل و پرونده او میشوم.
- یعنی چی میشود دکتر؟یازده سال و نیم؟
اینکه تمام جوانی را باید در زندان سپری کند؟
-نه. نگران نباش.
من خوش بین هستم.
حکم ابوالفضل میشکند.
مگر ایران با کشوری در جنگ است که ۵ سال حکم برای ارتباط با دول متخاصم دادند؟
بقیه هم چیزی نیست، اینقدر نگران نباش.
گفتم حکم میشکند .
پس از خداحافظی احساس آرامش بیشتری میکنم. پس امید هست
چند ساعت بعد در این افکار هستم که خبردار میشوم دکتر اولیایی فرد مجددا دستگیر شده است. در این ضمن که ابوالفضل در اوین در بند است, دادگاه تجدید نظر در اهواز تشکیل میشود، اینبار حکم جدید یازده سال و نیم حبس قطعی!!!
اتهام: عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر درایران و عضویت در حزب پان ایرانیست به تحمل ۵ سال حبس قطعی
ارتباط با دول متخاصم به تحمل ۵ سال حبس قطعی
و تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه های بیگانه به تحمل ۱ سال حبس قطعی
در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۹، ابوالفضل پس از تحمل بیش از ۷۰ روز سلول انفرادی،از اوین به زندان کارون اهواز مجددا منتقل میشود. در میان معتادین، قاتلین، بیماران هپاتیت و ایدز.
او در حالیکه حکم خود را کامل میکرد، ممنوع التردد، ممنوع الملاقات میشود، حق تلفن را هم از او میگیرند. با بیماری قلبی و جثه ضعیفی که دارد بارها و بارها مورد شکنجه، ضرب و شتم و آزار قرار میگیرد، به سختی بیمار میشود، بدون دسترسی به داروهای مورد نیاز. و سرانجام در تاریخ ۳۱ شهریور، به دلیل نداشتن امنیت، از کارون اهواز به بند ۳۵۰ اوین منتقل میشود.
البته ماجرا اینجا به پایان نمیرسد و در ۱۵ بهمن درخواست دادگاه مجدد برای احکام جدید برای ابوالفضل میشود.
سوالی که در طی این یک سال برای من بی پاسخ مانده است این است که چرا؟ به چه جرمی فرزند دلیر میهن باید در چنین شرایطی قرار گیرد؟ مگر چه خلافی از او سر زده است که بهترین روزهای عمرش را باید در بند، پشت میله های زندان به پایان برساند؟ مگر چه کرده که چنین از آغوش گرم خانواده و دوستان جدا شده است؟
ای کسانی که از انسانیت بوئی نبرده اید، چشمهایتان را بسته اید و وجدانتان در خواب ژرفی فرورفته است، روی صحبتم به شماست. اگر زمانی بیدار شدید و به خود آمدید پاسخی برای اعمال خود دارید؟
شرمتان باد. شرمتان باد که با فرزندان دلیر میهن چه میکنید. اما بدانید که آنها محکمتر و استوارتر از پیش در مقابل ظلم و ستم ایستاده اند.
و شرممان باد هنگامی که ابوالفضلها در بندند، ما هم سکوت را به فریاد ترجیح دادیم و بجای خروشیدن ساکن شدیم و نظاره گر!!!.
به امید روزی نه چندان دور که تمامی زندانیان سیاسی آزاد شوند و همگی در کنار هم پرچم پرافتخار ایران را با سربلندی به اهتزاز در آوریم.
به امید آزادی ایران و ایرانی
پاینده ایران
رکسان-ک
***
بیانیه سازمان جوانان حزب پان ایرانیست پیرامون شهادت فرزندان میهن
به نام خداوند جان و خرد
شاد باد، شاد باد، شاد باشید، ای شهیدان راه ایران که به قرنها در دل دشتها کوه ها و دریاهای میهن به خون خود کفن پوشیده و خفـته اید نام شما و یاد شما افتخار ماست و درس زنــدگی ما
پاینده ایران
سازمان جوانان حزب پان ایرانیست، شهادت دو تن از فرزندان برومند این سرزمین، شهید صانع ژاله و محمد مختاری را به ملت آزاده ایران و خانواده های بزرگوارشان تسلیت میگوید.
حزب پان ایرانیست حرکت خشونتبار حکومت علیه خواسته های به حق و آزادی خواهانه ملت ایران که خواهان تظاهرات مسالمت آمیز مطابق با ظرفیتهای قانونی موجود و نص صریح قانون اساسی- و اعلام آزادانه نظرات خود میباشند را محکوم کرده و اعلام میدارد تنها راه اصولی برای خروج از بحران ژرف موجود، احترام به خواست و نظرات ملت و پرهیز از تفسیر به رأی مطالبات و تفکرات مردم است. تاریخ و حوادث منطقه با صدایی رسا به ما میگوید: مردم تحقیر را تحمل نخواهند کرد و هیچکس نمیتواند به زور، نماینده جمعی باشد که خود زبان و بیانی شیوا و اراده ای قدرتمند برای صیانت از محتوای گفتار و پندارشان دارند.
لازم به تذکر است که برخی در لغزشی که به زبان یا قلمشان راه ‌یافته که اغلب سهو است شاید برای نشان دادن هرچه بیشتر مظلومیت، شهید صانع ژاله را به دلیل کُرد بودن متصف به اقلیت میکنند! نخیر تعبیر بسیار غلط و ظالمانه ایست هیچ ایرانی در ایران اقلیت (قومی) نیست، همانطور که او خود به درستی دریافته بود که عضوی از دریای خروشان ملت است و هیچگاه در جمع مردمی که دوشا دوششان حقوق شهروندی و ملی خود را مطالبه میکرد احساس غیریتی نداشت. شدت مظلومیت این است که اکثریت در سرزمین خود توسط اقلیتی از هموطنانش، که مجهز به تمام ابزار سرکوب است از حقوق اولیه برای زندگی انسانی بی بهره باشد.
در پایان، همانطور که سالهای پیش نیز گفته ایم راه حل منطقی مسائل ایران را پذیرفتن اراده ملی و تن دادن به الزامات آن و مهیا کردن بستری مناسب برای بیان و تجلی این اراده میدانیم.
سازمان جوانان حزب پان‌ایرانیست
***
پان ایرانیسم چیست و چه میگوید
واژه پا‌ن ايرانيسم براى نخستين بار پیرامون سال ١٣٠۵ خورشيدى از سوی  دکتر محمود افشار يزدى در مجله کابل بکار برده شد. در اين نوشته، دکتر افشار يزدى از هماهنگی و اتحاد ميان ايران و افغانستان سخن گفته و سختیهایی را که در این راه میدید بازگو کرده بود. اين کهنترين کاربرد واژه پان ايرانيسم است که از آن آگاهى داريم. پان ايرانيسم، بمانند هر مقولهٴ اجتماعى-‌ سياسى ديگر، از ديدگاه هاى گوناگون تعريفهاى گوناگونى دارد. ما اينجا به دو تعريف زير بسنده خواهيم کرد.
پان‌ايرانيسم از ديدگاه دکتر محمود افشاريزدى
پان‌ايرانيسم در نظر من بايد "ايده‌آل" و هدف اشتراک مساعى تمام ساکنين قلمرو زبان فارسى باشد در حفظ زبان و ادبيات مشترک باستانى.  منظورم اتحاد کليه ايرانی‌نژادان - فارس‌ها، افغان‌ها، آذری‌ها، کردها، بلوچ‌ها، تاجيک‌ها و غيره - است براى حفظ و احترام تاريخ چند هزار سال مشترک و زبان ادبى و ادبيات مشترک.  هيچ وقت عقلاى ايران انديشه  اينکه به خاک کشورهاى ديگر تجاوز کنند را در مخيله خود نداشته‌اند.  هميشه حرف اين بوده است که ما بايد از لحاظ ارضى وضع کنونى خود را نگاه داريم و استوار کنيم.
پان‌ايرانيسم ما بايد جنبه دفاعى و فرهنگى داشته باشد نه تهاجمى.  به اين معنى که در برابر "پان"هاى ديگر، مانند پان‌تورانيسم يا پان‌عربيسم که قصد تجاوز از حدود ارضى خود دارند، مقاومت داشته باشيم. (۱)
پان‌ايرانيسم از ديدگاه حزب پان‌ايرانيست
پان‌ايرانيسم وحدت و هماهنگى همهٴ تيره‌هاى ايرانى است در جهت استقرار حاکميت ملت ايران.
ملت بزرگ ايران داراى يک وطن، يک تاريخ، يک فرهنگ، و آداب و رسوم می‌باشد.  پراکندگى، تفرقه و تشتت، و وضع کنونى به ملت ايران تحميل شده است. پان‌ايرانيسم نهضت وحدت طلب ملت ايران است.  پان‌ايرانيسم جنبشى است سازنده و خلاق.  نظامى است نوين بر اساس هدف‌هاى پرفروز تاريخ ايرانزمين.  پان‌ايرانيسم راهى است براى ملت ايران براى رهايى و وحدت. (٢)
 (۱)  افغان‌نامه، دکتر محمود افشار يزدى، جلد سوم، چاپ تهران، ١٣۶١ خورشيدى، صفحات ۴٧۵ تا ۴٨٢
(۲)  برگرفته از "ضد استعمار" نشريه  داخلى حزب پان‌ايرانيست، سال دوم، شماره ١٣، فروردين ١٣٧٨ 
***
چندی است دلم یک دله با فتنه گران است -سروده ای از شاعر پان ایرانیست استاد مصطفی بادکوبه ای
***
پان ایرانیست‌های دربند را آزاد کنید.
زندانیان سیاسی را آزاد کنید.

***
به سرویس رایگان وبگاه میهن دوستان ایران بپیوندید و مطالب میهن دوستانه ی خود  را در آن منتشر کنید این تارنما امکان انتشار مطالب را یه صورت ایمن برای شما فراهم می کند:
 تارنمای هواداران پان ایرانیسم:
فیسبوک هواداران پان ایرانیسم:
 تارنمای حزب پان ایرانیست:
تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست:
 تارنمای تريبون آزاد پان ايرانيست در خوزستان:
کانال یوتیوب حزب پان ایرانیست
فیسبوک حزب پان ایرانیست:
 
حزب پان ایرانیست
همبستگی‌ ملی‌ . یکپارچگی ایران . حاکمیت ملت
هم میهن گرامی‌: برای ایرانی یکپارچه، آزاد، آباد، سربلند و دمکرات با حاکمیت ملت به ما بپیوندید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سروده زیبای درجای جای خاک وطن فر ایزدیست از سرور ر (پ) طلایی

درجای جای خاک وطن فر ایزدیست باشد که یادمان نرود نیک نامی اش ایران به بارگاه فلک فخر میدهد من وارث تمامی فرهنگ مانی اش جمعی به نام شیخ ریاکا...